کد خبر : 24760
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۴:۵۷
-

غزلی از جلیل صفربیگی؛

ماه یک چشم تو و خورشید چشم دیگرت

ماه یک چشم تو و خورشید چشم دیگرت
هرچه می در جان این جام سفالی ریخته ... عشق، این ساقی مست لا ابالی ریخته!

گروه فرهنگی سورپرس: غزلی زیبا از شاعر معاصر جلیل صفر بیگی تقدیم شما مخاطبان می شود:

 

هرچه می در جان این جام سفالی ریخته
عشق،این ساقی مست لا ابالی ریخته

هرچه می‌نوشیم از روز ازل پر مانده است
هفت اقیانوس در این جام خالی ریخته

می‌توان هردوجهان را دید ازچشمان تو
آن قدر در جام جان تو زلالی ریخته

ماه یک چشم تو و خورشید چشم دیگرت
عشق طرح چشم‌هایت را چه عالی ریخته!

حیرت اندر حیرت اندر حیرت اندر حیرت است
کی رسیده عشق در چشم تو کالی ریخته؟

بازفنجان دلم افتاد از دستان تو
تکه تکه تکه‌هایش روی قالی ریخته

دود دنیا را گرفته باز انگاری کسی
هیزم تر توی خورشید زغالی ریخته

انتهای پیام/ ۱۰۱

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.