کد خبر : 21361
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۳:۱۳
-

کجا می‌برید مرا خاطراتم؟

کجا می‌برید مرا خاطراتم؟
كجاست كفشهای كودكيم؟ ...خيال دويدن دارم...

گروه فرهنگی سورپرس: سرکار خانم فایزه سیدرضا زاده شاعر و نویسنده خوب کشورمان دو قطعه شعر در اختیار ما قرار داده است که در ادامه از نظر شما مخاطبان عزیز می گذرد:

کجاست کفشهای کودکیم؟

کجا می برید مرا خاطراتم ؟
به کوچه های آشنایی
به خانه ای که گریستم
تولدم را
کجاست کفشهای کودکیم؟
خیال دویدن دارم
رها نکنید دستم را
زمین می خورد بچه گیم
پر از قهرهای کودکانه است
صندوقچه ی چوبی ام
قفل فراموشیم کو ؟
جا مانده اند اشک هایم
لبه ی آستینم کو ؟
من دسته گل زیاد به آب داده ام !
کجاست دامن پیراهنم ؟
خاک می خورد آلوچه ها
قسمت کلاغ های نوک تیز شدند
هلوهای رسیده .
دامن کهنه ی مادربزرگ است
کیسه ی خواب انگورها !
بی شراب مانده
جشن گنجشگ ها .
یک وجب فاصله است بین من و آسمان
آب می شوم از خجالت
چشمک می زند اکبر!
سلام !
خاله خانوم است این که قرآن می خواند
آب آورده چشمانش
مرواریدش کو؟
یاد گرفتم از همین پیرمرد
سوت زدن را
وقتی گذرم را ماشاالله می گفت
کجا افتاده سیبی که به سویم پرتاپ شد؟

همین درخت گردوست
در دستانم
یاریم می کند
راهم می برد
عمرم به بلندای برج‌هاست
بیرون کشیدید مرا
خاطراتم
زنده به گور شده بودم .

دوران طلایی من

دوران طلایی من
حلقه ایست که به انگشت کردم
هرمثقال ثانیه اش
آواریست بر سر معدنچی !

فایزه سیدرضازاده

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.