«داستان یک شهر»؛ ادامه اثر یک کارگردان با کارگردانی دیگر

به گزارش سورپرس، گروه برنامه ساز تلویزیونی «در شهر» برای تهیه ی گزارش تخریب عمدی یک ساختمان قدیمی که هنوز افرادی در آن سکونت دارند وارد عمل می شوند. در نتیجه ی این تخریب عده ای جان خود را از دست می دهند. گروهی از افراد بر اساس سود و منفعت شخصی و گروهی خود سعی دارند تا به گروه برنامه ساز تلویزیونی آسیب برسانند. آنها با تصادفی عمدی برخی از دست اندرکاران «در شهر» را روانه ی بیمارستان می کنند. سر تیم این گروه «ایرج متین» که به تازگی از فعالیتهای چند دهه ی گذشته اش در قالب این برنامه تقدیر شده است، در اثر همین تصادف به کما می رود و نهایتا جان می سپارد. بر حسب وصیت وی اعضائش بعد از مرگ اهداء و باعث نجات و بهبود حال برخی بیماران می شود.

آنچه خواندید خلاصه ای از چند اپیزود نخست فصل سوم سریال «داستان یک شهر» به کارگردانی محمدرضا آهنج است. سریالی که دو فصل نخست آن را اصغر فرهادی کارگردان نام آشنای سینما در سالهای دور کارگردانی کرده بود. به راستی مشخص نیست، پس از گذشت نزدیک به دو دهه که از پخش فصلهای اول و دوم «داستان یک شهر» می گذرد و کارگردان اصلی آن دیگر برای ساختن سریال تلویزیونی اقدامی نمی کند، چرا کارگردانی دیگر باید اثر او را ادامه دهد.
در طول سریال ادعا می شود که «ایرج متین» با بازی ایرج نوذری بیش از دو دهه است که مسئول تیم «در شهر» است؛ در صورتی که این مسئولیت در دو فصل اول به عهده ی شخصی دیگر و بازیگری دیگر بوده است. هیچ کدام از بازیگران دو فصل قبلی این سریال در فصل سوم آن حضور ندارند. نتیجتا این پرسش برای مخاطب به وجود می آید که به راستی نمی شد به جای «در شهر» عنوان برنامه ی تلویزیونی چیز دیگری انتخاب می شد تا برای مخاطب باور پذیرتر باشد؟
«در شهر» و دیگر برنامه های مشابه در شبکه های مختلف تلویزیونی به بازتاب وقایع و حوادث واقعی می پردازند و عملا معادل صفحه ی حوادث روزنامه ها و جراید کثیر الانتشار در قالب تلویزیون هستند.

پرداختن به زحمات عوامل چنین برنامه ای در قالب فیلم و سریال امری است بسیار پسندیده و عملا مخاطبین با مشقات چنین برنامه هایی آشنایی بیشتری پیدا می کنند. داستان یک شهر به این موضوع به نیکی پرداخته است. در فرمت تلویزیون کمتر اثری دیده شده که به زحمات یک برنامه ی تلویزیونی دیگر اشاره کند. داستان یک شهر سوژه ای بسیار ناب و دراماتیک را جهت پردازش انتخاب کرده است.

اشاره به برخی موضوعات ناب انسانی و خداپسندانه مانند اهداء عضو از عناصر شایان تقدیر و تشکری است که در قالب این سریال به آن پرداخته شد. چنین سوژه هایی در دراز مدت می توانند فرهنگ آفرین باشند.

موضوع تخریب عمدی ساختمان با موضوع ویرانی ساختمان متروپل و چند ساختمان دیگر در کشور متقارن شده است که البته شاید بسیار اتفاقی هم بوده است اما باعث شده این اثر به روزتر به نظر آید.

نویسندگان و کارگردانان با انتخاب موضوعات بکر می توانند کما فی السابق مخاطبین نسبت به تلویزیون وفادار نگهدارند.

انتهای پیام/۱۱۱