کد خبر : 9283
تاریخ انتشار : شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۹
-

تبعات کاهش اعتماد عمومی

تبعات کاهش اعتماد عمومی
اگر در هر کجای دنيا چنين اتفاق بی‌سابقه‌ای (سقوط هواپيما بر اثر اصابت موشک) رخ می‌داد حداقل چندين مسئول بازداشت و تعداد زيادی از مسئولان رده بالای کشور استعفا می‌دادند.

گروه اجتماعی سورپرس: مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران نوشت: این روزها اعتماد عمومی میان دولت و مردم کاهش محسوسی داشته و به پایین‌ترین سطح خود در چند دهه اخیر رسیده است. ریشه این بی‌اعتمادی به چند دهه قبل باز می‌گردد و مردم یکباره در عرض چند ماه به دولت بی‌اعتماد نشدند، بلکه با وعده‌ها و قول‌های بی‌سرانجام روسای جمهور، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان این اعتماد عمومی مورد خدشه قرار گرفت تا جایی که امروزه اعتماد میان دولت‌ و مردم به پایین‌ترین سطح خود رسیده است.

در این مدت هر رئیس‌جمهور یا نماینده مجلسی که رای مردم را گرفت و به قدرت رسید، وعده‌های اساسی خود را فراموش کرد و در این شرایط سلب اعتماد مردم رویدادی کاملا طبیعی است و حالا نیز با کتمان حقایق سقوط هواپیما به مدت سه روز، تیر خلاص به اعتماد عمومی وارد شد. سخنگوی دولت، خلبان‌ها و… می‌گفتند که امکان اصابت موشک به هواپیما وجود ندارد، اما رسانه‌های بیگانه این اخبار را به شکل دیگری منتشر می‌کردند و این اخبار اعتماد مردم را به رسانه‌های داخلی و دولت خدشه‌دار کرد. اگر چند ساعت بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی، مسئولان اعلام می‌کردند که موشک به هواپیما اصابت کرده، مردم نیز قبول می‌کردند که در شرایط جنگی این نوع خطای انسانی قابل پیش‌بینی است، اما وقتی شواهد چیز دیگری را نشان می‌داد و مسئولان بعد از سه روز، این حادثه را تایید کردند، مردم اعتمادشان را نسبت به آنها از دست دادند. مردم این روزها مسئول پاسخگو می‌خواهند و البته اگر کسی هم پاسخی به خواسته‌هایشان می‌دهد، امروزاین اطمینان را ندارند که سخن او راست است.

سال گذشته مرکز پژوهش‌های مجلس، درباره اعتماد افراد جامعه به یکدیگر پژوهشی انجام داد که نتیجه آن بی‌اعتمادی بیش از ۷۵ درصد مردم به یکدیگر بود. بی‌اعتمادی از داخل خانواده و محیط کار آغاز می‌شود و در بالاترین سطوح خود به دولت می‌رسد. وقتی دولت به عنوان پدر خانواده، قول‌های بی‌سرانجام به فرزندانش می‌دهد، باعث افزایش بی‌اعتمادی در میان آنها می‌شود و در چنین جامعه‌ای رشد و پیشرفت از حرکت می‌ایستد و هر کسی سعی می‌کند کار خودش را به سرانجام برساند. در حقیقت ما این روزها فقط به خودمان اعتماد داریم و این برای اجتماع مردم در جوامع میلیونی، بزرگ‌ترین آفت است. در کشوری که پایه و اساس آن دین اسلام است و اسلام همواره تاکید دارد که دروغگویی حرام و زشت است، اما افراد جامعه خیلی راحت به یکدیگر دروغ می‌گویند، در حالی که در هیچ جایی از دنیا این حجم از دروغ مشاهده نمی‌شود و بی‌اعتمادی از عواقب دروغ است.

اگر بی‌اعتمادی در جامعه افزایش پیدا کند باعث درگیری و تنش خواهد شد، کما اینکه وقتی زن و شوهر نسبت به یکدیگر بی‌اعتماد می‌شوند راهی جز طلاق پیش روی آنها نیست. همیشه در مراسمات تنفیذ ریاست جمهوری، رهبر معظم انقلاب به روسای جمهور دو مساله را تاکید می‌کنند: شایسته‌سالاری کنید و دوم افراد پاسخگو به مردم را در راس کار قرار دهید.

اما کدام مسئول پاسخگوی مشکلات مردم در بزنگاه‌های حساس بود و اگر یک وزیر یا مسئولی که به دلیل شایسته نبودن از مقامش برکنار شد، سریعا او را در یک پست یا مقام دیگر گذاشتند. اگر این دو رهنمود رهبر معظم انقلاب به روسای جمهور اجرایی می‌شد، بیش از ۹۰ درصد آسیب‌های جامعه کاهش پیدا می‌‌کرد و شکاف بین دولت و مردم به وجود نمی‌آمد. اگر در هر کجای دنیا چنین اتفاق بی‌سابقه‌ای (سقوط هواپیما بر اثر اصابت موشک) رخ می‌داد حداقل چندین مسئول بازداشت و تعداد زیادی از مسئولان رده بالای کشور استعفا می‌دادند. کسی که به مردم می‌گوید از این حادثه اطلاعی نداشتم، باید استعفا می‌داد، در حالی که در کشور ما هیچ کسی استعفا نداد و این امر باعث بی‌اعتمادی مردم به مسئولان شده‌است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.