گزارش سورپرس از یک اهداء زندگی به مناسبت روز پیوند اعضا؛
پایانی شیرین از روایت تلخ یک زندگی+عکس
گروه اجتماعی سورپرس – ناصر غلامی هوجقان؛ پای بخشش که به میان بیاید همه هستند، در رویاهای خود میاندیشند که دست نیازمندی را میگیرند، او را از رنج نجات میدهند، شاید چنین کاری را انجام دهند اما وقتی بخشیدن بخشی از وجودشان یا وجود عزیزشان به میان بیاید، اینجا داستان کمی متفاوت میشود شاید حاضر نشوند ببخشند حتی اگر تمام آن را زیرخاک کنند. اما هستند کسانی که با فداکاری و بخشیدن اعضای بدن عزیزان خود، پایان قصه یک زندگی تلخ را شیرین مینگارند.
به گزارش سورپرس، هدیه دادن یک رسم زیباست که انرژی مثبتی را به فرد هدیه گیرنده منتقل میکند. اما چه هدیهای میتواند بالاتر و گرانبهاتر از این باشد که به دیگری جان دوباره هدیه داده شود. تعداد بسیاری از بیماران به خاطر عدم پیوند عضو جان خود را از دست میدهند و افرادی هم که دچار مرگ مغزی میشوند میتوانند با اعضای سالم خود منجی زندگی این بیماران باشند.
اهدای عضو مرهمی التیام بخش برای بیمارانی است که با تحمل درد طولانی مدت، چشم انتظار عضو پیوندی از بیماران مرگ مغزی هستند تا شاید روشنی بخش زندگی دوباره آنان باشند. فرصتی ارزشمند و ماندگار برای بیماران نیازمندی که لحظه لحظه شمع زندگی شان رو به خاموشی است و هدیه عضو پیوندی می تواند حیاتی دیگر را برای آنان به ارمغان بیاورد.
حادثه تلخ زندگی خانواده احمدی را تغییر داد
در این میان افرادی هستند بدون هیچ چشمداشتی و با آگاهی و درک بالا نسبت به اهدای عضو عزیزان خود اقدام و لحظات دشواری را برای تصمیمی بزرگ و کاری ارزشمندتر سپری می کنند.
خانواده احمدی همانند سایر افراد جامعه زندگی عادی خود را سپری میکردند، ۲ فرزند دختر و یک فرزند پسر روشنی بخش این زندگی بودند و تمام تلاش پدر و مادر ایجاد لحظات خوب و آرام برای اعضای خانواده بود. اما به گفته خودشان واقعه ای تلخ ورق زندگانی آنها را برگرداند و حزن و اندوه را جایگزین تمام خوشیها و شیرینیها کرد.
پس از هماهنگیهای لازم با عوامل اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی تبریز، به دلیل واقعه ای تلخ زندگی پدر خانواده که دچار مرگ مغزی شده بود و طبیبان زمان کوتاهی برای حیات او درنظر گرفته بودند اما تصمیمی که برای پیوند عضو پدر فراهم نشد و پدر همچنان در صف انتظار پیوند کبد بود و از میان آنها رخت بر بست.
به قول دختر خانواده احمدی (اهدا کننده عضو) اگر مجالی بود اعضای پدر را اهدا می کردیم تا نجاتبخش چند خانواده باشد. ولی افسوس این اهدا و پیوند ماند. که درست ۱۳ ماه بعد مادر خانواده دچار مرگ مغزی شد. و تصمیم بزرگ فرزندان و پدر و مادر خانم احمدی برای اهدای عضو عزیزشان که ۴۲ سال بیشتر نداشت، شدند.
و این بار خانواده محمدی در این میان زمان کمی برای پیوند کبد داشتند و حتی امیدی برای ادامه زندگی برای عزیزشان نبود.
با توصیه پزشکان و رضایت خانواده احمدی پیوند انجام می شود با همکاری پیوند علوم پزشکی تبریز و رضایت خانواده ها اقدام شایسته ای صورت میگیرد و هردو خانواده همدیگر را می بینند لحظه ی احساسی خاصی حاکم شده بود از آن طرف مادر اهدا کننده خطاب به گیرنده عضو می گفت انگار وجودی از دخترم را در شما می بینم دختر اهدا کننده ناگاه گریه کنان گیرنده عضو خانم محمدی را که حدود ۳۵ سال سن دارند در آغوش می گرفت.
چه زیباست شاهد اینچنین صحنه های احساسی زیبا بودن. و چه رسم و فرهنگ زیباتری است فرهنگ اهدای عضو که با روایت تلخ زندگی شاهد پایان شیرین دیگر بودن.
پس باقاطعیت می توان گفت: یکی بود هنوز هم هست…
انتهای پیام/۱۰۱
برچسب ها :پیوند اعضا ، تبریز ، خانواده احمدی ، روایت تلخ یک زندگی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰