کد خبر : 21526
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۶:۰۳
-

نقدی بر سریال زیرخاکی/ قهرمانی که از جنس اخراجی‌هاست

نقدی بر سریال زیرخاکی/ قهرمانی که از جنس اخراجی‌هاست
قهرمان انقلابی سریال «زیر خاکی» یک دزد اشیاء قدیمی است که بر حسب یک اتفاق وارد جریانات سیاسی شده و دو بار حبس کشیده است. اما هنوز فرق بین چپ و راست را در عالم سیاست را نمی‌داند.

گروه فرهنگی سورپرس  _ علی عبدالصمدی؛ در این شب‌های عزیز ماه مبارک رمضان از شبکه‌ی اول سیما سریالی روی آنتن می‌رود به نام «زیر خاکی» به کارگردانی جلیل سامان. از او قبلا سریال‌هایی مانند نفس و پروانه با تم تاریخی روی آنتن رفته است. البته سامان کار‌های تلویزیونی دیگری نیز در کارنامه‌ی خود دارد، اما نفس و پروانه به دلیل تاریخی بودن و در ضمن خوش ساخت بودن بیشتر در اذهان مانده است.

زیر خاکی نیز تمی تاریخی دارد و مانند نفس و پروانه به وقایع منجر به انقلاب اسلامی منتهی می‌شود. اما یک فرق اساسی بین زیر خاکی و دیگر سریال‌های تاریخی این کارگردان وجود دارد و آن هم ژانر کمدی آن است. زیر خاکی سریالی است خوش ساخت در ژانر کمدی که در  ماه مبارک رمضان امسال بیننده را پای تلویزیون می‌نشاند و انصافا به وقایع مربوط به انقلاب اسلامی و مبارزات سیاسی پیش از انقلاب بسیار خوب پرداخته است، اما این همه‌ی قصه نیست.

فریبرز باغمیشه قهرمان اصلی داستان کیست؟ یک قهرمان از جنس اخراجی ها. کسی که از اوضاع زمانه‌ی خود ناراضی است و این را در دل اعتراضات خیابانی می‌توان دید، اما به هیچ عنوان سیاسی نیست.  هرچند که از سواد سیاسی نیز بی‌بهره است. قهرمان انقلابی این سریال یک دزد اشیاء قدیمی است که بر حسب یک اتفاق وارد جریانات سیاسی شده و دو بار حبس کشیده است. اما هنوز فرق بین چپ و راست را در عالم سیاست را نمی‌داند. برادرش انقلابی است و می‌خواهد برای دیدار با امام خمینی به پاریس برود، اما قهرمان داستان هنوز نمی‌داند این اعتراضات خیابانی چیست؟

قهرمانی که از جنس اخراجی هاست

 

 

 

 

 

 

 

قهرمان انقلابی ما فرق بین دو جلال همنام که یکی نویسنده است و دیگر خواننده‌ی آن روزگار را از هم تشخیص نمی‌دهد.

به راستی چرا کارگردان قهرمانی انقلابی و مبارز را به یک سریال کمدی درباره‌ی وقایع مبارزاتی پیش از انقلاب اسلامی دعوت نکرد؟ به عبارتی دیگر، فریبرز هم می‌توانست فضای کمیکش را حفظ کند و هم یک مبارز انقلابی اصل و اصیل باشد. فریبرز نقشه‌ی گنجی را می‌یابد که مربوط به خانه‌ای قدیمی در پایین شهر است. او کف خانه را می‌کند و به خانه‌ی تیمی مبارزین انقلابی که نوار‌ها و اعلامیه‌های امام خمینی را تکثیر می‌کنند می‌رسد. منظور اصلی نویسنده و کارگردان از زیرخاکی اینجا مشخص می‌شود. خانه‌ی های تیمی مبارزاتی زیر زمینی که این حرکت نمادین کارگردان ارزشمند است. فریبرز با بازی پژمان جمشیدی نقشش را به خوبی ایفاء کرده است. جمشیدی تا کنون ثابت کرده می تواند جزو  ورزشکارانی باشد که در عرصه‌ی هنر نیز ماندگار بوده‌اند.

در جای دیگری از سریال زیرخاکی سرتیم انقلابیون مبارز که در همسایگی خانه‌ی فریبرز هستند برای آنکه بداند آیا همسایه‌شان به اصطلاح خودی هست یا نه و بدون هیچ اعلام قبلی‌ای وارد حیاط خانه‌ی همسایه می‌شود. این در مرام یک مسلمان انقلابی نبوده و نیست که به خانه‌ای وارد شود که نمی‌داند آیا در آن خانه نامحرم هست یا نه؟

به هر روی اپیزود‌های پخش شده از سریال نقاط ضعف و قدرتی دارد که البته به عنوان یک اثر هنری طبیعی است، اما کارگردانان باید گوش به زنگ و هوشیار باشند که برای ساخت سریال‌های کمدی با تم تاریخی لزومی ندارد که از قهرمانان «اخراجی» گرته‌برداری کنند. قهرمانان جدیدتر نیز می‌توانند در فضای تاریخی مثلا فضا‌های مربوط به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هم می‌توانند از شعور سیاسی بالا برخوردار باشند و در ضمن از شیرینی کمدی کار نیز نکاهد. باید منتظر ماند و دید جلیل سامان چه تقدیری برای قهرمانش رقم خواهد زد؟

انتهای پیام/ ۱۰۱

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.