کد خبر : 91270
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۶:۵۰
-

قانون، اقتدار، امنیت

قانون، اقتدار، امنیت
با قانون‌گراشدن جامعه و ظهور ادبیات جدید حمایت از حقوق همه گروه‌ها، از جمله مجرمان، بسیاری از مجرمان چنان و با اعتمادبه‌نفس جری شده‌اند که حتی وقتی در معرض و مرآی عام و جلوی چشم مردم و نیز دوربین‌ها، مرتکب جرمی آشکار و عریان می‌شوند، باز هم از کسی که او را دستگیر کرده شکایت می‌کنند!

به گزارش سورپرس، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات آمده است: «بیش از یکصد سال پیش امیل دورکیم از بنیانگذاران جامعه‌شناسی مدرن گفته بود هر امری حائز کارکردهایی است که برخی از آنها مثبت و برخی منفی هستند. وقتی سرقتی روی می‌دهد، کارکرد مثبتش آن است که افکار عمومی و وجدان جمعی یک بار دیگر بر سر حق مالکیت فردی میثاق می‌کنند.

حدود دو هفته پیش فیلمی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که سارق مسلحی در خیابان به یک خانم حمله می‌کند و به طرز بی‌رحمانه‌ای او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و کیفش را سرقت می‌کند. در همان لحظه یک سرباز وظیفه سر می‌رسد و با سارق درگیر می‌شود و او را دستگیر می‌کند.

با دیدن این تصاویر مردم از فداکاری سرباز وظیفه جوان تقدیر کردند. او را به تلویزیون بردند و فرمانده او در همان برنامه قول داد که اضافه‌خدمت او بخشیده شود. هر چند ارزش فداکاری او بسیار بیشتر از این بخشش است. افکار عمومی و وجدان جمعی از این فداکاری سرباز وظیفه تقدیر کرد و موجی از پیام‌ها و کامنت‌های مردم در سپاس از او فضای مجازی را پر کرد. اما هفته پیش همان سرباز در مصاحبه با یک روزنامه اعلام کرد که سارق از او شکایت کرده و او باید به دادگاه برود!

سعدی علیه‌الرحمه در باب چهارم گلستان حکایتی دارد بدین‌ مضمون که شاعری به دهی نزد امیر دزدان رفت و اتفاقاً در مدح او شعری گفت اما او فرمان داد که جامه‌اش را برکنند و او را از دِه بیرون رانند. در شب زمستان سرد، شاعر داشت می‌گریخت که سگ‌ها به او حمله‌ور شدند. دست برد تا سنگی بردارد، زمین یخ زده بود و سنگ‌ها چسبیده بود عاجز شد گفت: عجب مردمانی هستند، سگ‌ها را گشاده و سنگ‌ها را بسته‌اند!

نگارنده حدود سه ماه پیش درباره این که پرسنل خدوم پلیس تا چه حد در برخورد با جرائم فداکاری می‌کنند و تقریباً هفته‌ای نیست که یکی از آنها، در پهنای کشور، قربانی مقابله با مجرمان خطرناک نشوند، مقاله مشروحی نوشتم و نیز یادآوری کردم که قانون سختگیرانه به‌کارگیری سلاح توسط پلیس که متعلق به دهه ۷۰ است، تا چه حد با شرایط فعلی ناسازگار است و نیاز به بازنگری بنیادین دارد؛ چرا که در هنگامه درگیری و در لحظه‌ای که یک مأمور پلیس باید بتواند در کسری از ثانیه تصمیم بگیرد، در همان لحظه باید قانونی با ۱۷ ماده و ۱۳ تبصره را از ذهن بگذراند تا اقدامش با هیچ‌یک از مواد و تبصره‌ها در تعارض یا تباین نباشد، چون ممکن است به همین دلیل محکوم شود اما از آن سو، جنایتکاران، مجرمان حرفه‌ای و سارقان مسلح، بدون احساس نیاز به رعایت هیچ قانون و محدودیتی دست به سلاح می‌برند و برای همین است که نیروی انتظامی مرتباً باید شهید بدهد.

با همه این‌ها وقتی پلیس اطلاعیه‌ می‌دهد که مردم در مقابله با سارقان و زورگیرها مقاومت نکنند و جان خود را بر مال خود ترجیح دهند – هر چند این اطلاعیه از روی خیرخواهی است – اما مردم احساس ناامنی بیشتری می‌کنند؛ چرا که گمان می‌کنند به حال خود رها شده‌اند و چتر حفاظی بر سرشان نیست. همین طور خبرهای متعدد و پیاپی که در خانواده‌ها و خویشاوندان از وقوع انواع سرقت‌های خرد و کلان دست‌به‌دست می‌شود، این نگرانی را بیشتر دامن می‌زند.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ هفته پیش اعلام کرد که تنها در پنجاه و یکمین مرحله طرح رعد ۸۷۲ سارق در تهران دستگیر شدند. این البته کاری بسیار بزرگ است که باید آن را ستود. اما درباره این که چه طور باز هم میزان جرایم تا این حد بالاست که مردم احساس امنیت ندارند، نظرها و اخبار مختلفی وجود دارد. یکی این که به گفته بسیاری از افسران انتظامی، متأسفانه بخش بزرگی از مجرمان در کوتاه زمان آزاد می‌شوند. دست کم تا موقع دادگاه. دیگر این که باز متأسفانه وکلای حرفه‌ای هستند که با دانستن منافذ و مفرهای قانونی به آزادی آنها کمک می‌کنند و بالاخره این که با قانون‌گراشدن جامعه و ظهور ادبیات جدید حمایت از حقوق همه گروه‌ها، از جمله مجرمان، بسیاری از مجرمان چنان و با اعتمادبه‌نفس جری شده‌اند که حتی وقتی در معرض و مرآی عام و جلوی چشم مردم و نیز دوربین‌ها، مرتکب جرمی آشکار و عریان می‌شوند، باز هم از کسی که او را دستگیر کرده شکایت می‌کنند!

در این‌ باره می‌شود ساعت‌ها سخن گفت و روزها کتابت کرد اما در کوتاه سخن، موضوع امنیت عمومی – به هر دلیل و علتی – امروز بسیار بیش از پیش خدشه‌دار شده است. مردم احساس امنیت ندارند و این موضوع آشکارتر از آن است که بتوان آن را لاپوشانی کرد:

نیروهای مختلف، از جمله پلیس، بسیار در مقابله با این وضع فداکاری و حتی جانفشانی می‌کنند اما موضوع مقابله بنیادین با این جرائم به کلاف پیچیده‌ای تبدیل شده که نیازمند برنامه‌ریزی مشترک، منسجم و هماهنگ در سه حوزه انتظامی‌، امنیتی و قضایی است.»

انتهای پیام/۱۲۳

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.