کد خبر : 24075
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۶
-

در آبی فیروزه ای و عطر چای کتابفروشی گنبد کاووس غرق در خیال شوید؛

خدمات از ما، کتابخوانی از شما!

خدمات از ما، کتابخوانی از شما!
روی صندلی ماشینش نشسته و در حال چک کردن چند تا کتاب است.از نظر محمد تقی‌زاده، کتابخوان کردن مردم کار راحتی نیست اما غیر ممکن هم نیست و این هدف با تولید محتوای مناسب و خلاقانه امکان پذیر است.

به گزارش سورپرس؛ روی صندلی ماشینش نشسته و در حال چک کردن چند تا کتاب است.از نظر محمد تقی‌زاده، کتابخوان کردن مردم کار راحتی نیست اما غیر ممکن هم نیست و این هدف با تولید محتوای مناسب و خلاقانه امکان پذیر است؛ روی صندلی ماشینش نشسته و در حال چک کردن چند تا کتاب است، می‌خواهد مطمئن شود که کتاب‌ها را دقیقاً طبق سفارش‌ها آورده است. روی هر بسته، یک کاغذ گذاشته که آدرس گیرنده کتاب‌ها در آن نوشته شده. به ایستگاه کلاله که می‌رسد، با راننده صحبت می‌کند و هزینه را می‌پردازد و دوباره برمی‌گردد سمت مغازه‌اش در دل گنبدکاووس.

این تنها یکی از خدمات «کافه کتاب سلام» است که محمدتقی زاده به امید کتابخوان شدن مردم انجام می‌دهد. برایش مهم است که کتاب‌ها به اهلش برسد! حتی اگر ۲۵ کیلومتر با کافه کتاب فاصله داشته باشند؛ با این روش هم کتاب‌ها زودتر می‌رسند و هم هزینه ارسال پایین می‌آید. محمد در ایستگاه تاکسی‌ها ۷,۰۰۰ تومان کرایه گنبدکاووس تا کلاله را پرداخت می‌کند. بعد، ۵,۰۰۰ تومان را از مشتری می‌گیرد و مابقی را به عنوان هدیه از جیب می‌گذارد.

تقی‌زاده برای پایین آوردن هزینه‌های کتابخوانی دنبال همه راه‌ها رفته و برای ارسال کتاب از گنبدکاووس تا هر نقطه از این نقشه کله گربه‌ای با پست مخصوص کتاب (خانه کتاب) تا آخر خرداد امسال ۳۰۰۰ تومان و بعد از این ایام که احتمالاً کرونا ریشه‌کن می‌شود و کمی هزینه‌ها بالا می‌رود نهایتاً ۶,۰۰۰ تومان هزینه دریافت می‌کند. اگر کسی از داخل شهر کتاب بخواهد، محمد رایگان کتاب را به دستش می‌رساند. مخاطب‌ها و مشتری‌هایش هم این ارسال رایگان را خیلی دوست دارند. استوری‌های اینستاگرامی «کافه‌سلام» شوق مخاطب‌ها را نشان می‌دهد که چقدر خوشحالند از این ارسال بی هزینه.

تقی‌زاده می‌گوید: «ایده کافه کتاب از خودم نبود، تهران و تبریز و مشهد این طرح را اجرا کرده بودند، من هم در شهر خودم با بومی‌سازی این طرح را پیاده کردم.» کافه کتاب سلام بعد از کتابفروشی آقای نوعی که یکی از قدیمی‌های گنبدکاووس است و هزینه‌هایش را معمولاً از فروش لوازم التحریر هایش به دست می‌آورد و چند سال دیگر بازنشسته می‌شود، تنها کتابفروشی خصوصی گنبدکاووس است که فقط کتاب می‌فروشد. البته او برای دنج کردن محیط کتابفروشی و فراهم کردن حس و حال کتاب خواندن، یک کافه نقلی تدارک دیده تا با بوی قهوه ترک و دمنوش‌ها و عطر چای، به اندازه چند دقیقه ورق زدن کتاب میزبان مردم باشد. بعضی‌ها هم به شوق همین کافه ساده آمدند و بعد، کم کم کتابخوان شدند.

علاقه تقی‌زاده به کتاب و کتابخوانی از سلسله سخنرانی‌هایی که در روزهای دانشجوی‌اش در آنها شرکت می‌کرد، شکل گرفت، و از همان جا بود که جرقه کتابفروش متفاوت شدن در ذهنش زده شد. خودش می‌گوید: «می‌دانستم کتابفروشی درآمد کمی دارد اما راستش نه تا این حد!» روحیه‌اش طوری است که دوست ندارد کارمند جایی باشد و از کسی دستور بگیرد. اگر کتابفروش نمی‌شد، علیرغم موقعیت‌های خوبی که در شغل‌های دولتی شهرشان برایش فراهم است، باز هم سمت کسب و کار آزاد می‌رفت، حتی پرورش مرغ و جوجه!

ولی با وجود تمام کم رونقی‌ها در بازار کتاب، هنوز ناامید نشده و ایده‌هایی برای تبلیغ و ترویج کتابخوانی در سرش هست. وقتی می‌بیند مردم دائماً سرشان در گوشی است، اولین قدم را با کار در اینستاگرام شروع کرد. او می‌خواهد با تولید محتوای خلاق و پویش‌های مختلف مخاطب را به کافه جذب کند و از جمله مواردی که فعلاً در ذهن دارد و دنبال عملی کردن آن است، ایجاد یک وب سایت است که از الان دنبال تولید محتوا برای آن است.

به نظر تقی‌زاده یکی از علت‌هایی که باعث می‌شود مردم کمتر سراغ کتاب بروند، قیمت بالای کتاب‌هاست. او راهکارهایی را هم در نظر گرفته مثلاً در ایام تخفیف ۲۰ درصدی بهارانه وزارت ارشاد و خانه کتاب که از ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت بود، او ۵ درصد بیشتر تخفیف گذاشت. همین عدد و رقم‌ها گاهی شوق مخاطب را برای خرید بیشتر افزایش می‌دهد.

حتی در نظر دارد که کتاب‌های رمان و روانشناسی را که مخاطبین بیشتری دارد، بعد از خوانده شدن با قیمت پایین‌تر از مشتری بخرد و در قفسه‌ای جداگانه به عنوان کتاب دست دوم که خوانده شده، بگذارد و با قیمت پایین‌تری به مخاطب‌های دیگر بفروشد.

از نظر محمد تقی‌زاده، کتابخوان کردن مردم کار راحتی نیست اما غیر ممکن هم نیست و این هدف با تولید محتوای مناسب و خلاقانه، در کنار فیلم‌های مرتبط با موضوع، مردم را به کتابخوانی ترغیب می‌کند. البته معتقد است که نباید در این روند خیلی عجله داشت بلکه باید به مردم مهلت داد تا به مرور به جمع کتابخوان‌ها وارد شوند و چه بسا یک کتابخوان حرفه‌ای بشوند.

محمد می‌گوید: «با چند راهکار ساده و کمی خلاقیت، قشر خاکستری و دانش‌آموزان و پدر و مادرهایشان بیشتر به کتابخوانی علاقه نشان می‌دهند…. حالا شما خودتان حساب کنید که اگر مسئولین دغدغه کتابخوان کردن مردم را داشتند، حتماً موفق می‌شدند.»

تقی‌زاده دغدغه‌هایش را می‌گوید اما اهل غر زدن و ناله کردن نیست. می‌داند که بعد از همین مصاحبه تلفنی باید به سراغ کتاب‌هایش برود تا بداند جای کدام کتاب در کتابخانه‌اش خالی است و کدام کتاب را باید بخواند تا بتواند بهتر درباره‌اش با مشتری‌ها حرف بزند. البته، سری هم به قوطی چای و قهوه‌اش بزند تا بتواند از مهمانان کافه‌اش هم بهترین پذیرایی را بکند. خصوصاً که تازگی‌ها رنگ دکور «کافه‌سلام» را تغییر داده و احتمالاً خیلی‌ها وقتی برای خرید کتاب بیایند، پاگیر اینجا خواهند شد و چند دقیقه‌ای برای خلوت کردن و خواندن و حتی اندکی گپ زدن روی صندلی‌ها می‌نشینند و به عبور و مرور مردم در خیابان یا کلمه‌های نوشته شده در کتاب‌ها خیره خواهند شد.

انتهای پیام/۱۵۱

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.