که قطره، سیل شود چون به یکدگر پیوست!

گروه اقتصادی سورپرس – سیداحمد طبایی*: آب از ابتدای پیدایش جهان، مایه حیات همه گیاهان و جانداران بوده است اما به تدریج و با ازدیاد جمعیت و پیچیدهتر شدن زیست انسانها در این کره خاکی، نقشی افزونتر از نیاز شرب و بهداشت پیدا کرده و به ابزار توسعه اقتصادی و اجتماعی بدل شده است. نقشی که البته با گذشت زمان، روز به روز پررنگتر شده و تا آنجا پیش رفته است که حتی در برخی از مناطق جهان، کارکرد اصلی و اولیه آن یعنی حفظ و تداوم حیات بر کره زمین را تحتالشعاع قرار داده است! چه بسیار مردمان در گوشه و کنار جهان که قربانی منافع اقتصادی و منازعات سیاسی شدهاند و در یافتن جرعهای آب شیرین و سالم ناتوانند حال آنکه بیخ گوششان، کارتلهای عظیم اقتصادی و بنگاههای بزرگ تولیدی، آب را برای توسعه کسب و کار و درآمد بیشتر، منتقل میکنند و یا به انواع و اقسام آلودگیها، میآلایند.
البته این تنها انسانها نیستند که از پیامدهای ناگوار توسعه ناپایدار و نابودی منابع سختتجدیدپذیر آب در رنج و عذابند بلکه داغ کمآبی بیش از همه بر پیکر نحیف منابع طبیعی اعم از جنگل، مرتع، دشت، رودخانه، تالاب و نیز گونههای جانوری و حیوانی نشسته است. تخریب گستره وسیعی از جنگلها و مراتع، بروز آتشسوزیهای گسترده، فرونشست روزافزون دشتها، خشک شدن رودها و تالابها و نیز انقراض نسل گونههای مختلف جانوری، یکی داستان است پر آب چشم!
زیادهخواهی انسان نه تنها منابع آب موجود شامل سطحی و زیرسطحی را غارت کرده، بلکه با تولید گازهای گلخانهای و کمک به گرمایش زمین، الگو و توزیع بارش را هم تغییر داده است. تا آنجاکه امروز، از دو عامل انسانی و طبیعی (تغییرات اقلیمی) به عنوان عوامل اصلی بحران کمبود آب در مناطق مختلف جهان یاد میشود.
مدیریت بهینه منابع آب بر اساس شرایط هر منطقه جغرافیایی
اما در برابر این ابرچالش که هر روز ابعاد گستردهتری مییابد و به تهدیدی بزرگ برای حیات انسانها و دیگر جانداران این کره خاکی تبدیل شده است، چه باید کرد؟ این پرسش مهم، پاسخی سهل و ممتنع دارد؛ «مدیریت بهینه منابع آب». چه آنکه موفقیت در هر طرح و برنامه ای، مرهون مدیریت درست و اصولی است و کاهش مصرف و هدررفت آب نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست اما میبایست برای اعمال مدیریت بهینه منابع آب، اقدامات و روشهای کاربردی را بر اساس ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی، الزامات سیاسی و امنیتی و ملاحظات فرهنگی و زیستمحیطی هر منطقه جغرافیایی تعریف کرد و با اجرای دقیق آن، شانس موفقیت در این کلانبرنامه را افزایش داد.
یکی از ارکان اصلی و اولیه چنین مدیریت کارآمد و اثربخشی، مدیریت یکپارچه منابع آب است که میبایست مبتنی بر مدیریت آب در قالب مرزهای هیدرولوژیکی (حوضه آبریز) و نه مرزهای سیاسی، مورد توجه قرار گیرد تا بتوان از کاهش کمیت و افت کیفیت منابع آب جلوگیری کرد.
مدیریت یکپارچه منابع آب؛ از حرف تا عمل!
متاسفانه در کشور ما به عنوان یکی از کشورهای درگیر با بحران کمآبی و افت کیفی منابع آب، بحث مدیریت یکپارچه منابع آب نه در وادی حرف که در میدان عمل، چندان محقق نشده است. هنوز هم در ساختار مدیریت آب کشور، شرکتهای آب منطقهای بر اساس تقسیمبندیهای استانی و نه حوضههای آبریز مشغول فعالیت هستند و این امر به منازعات اجتماعی، سیاسی و امنیتی در خصوص اجرای پروژههای آبی دامن زده است.
از سوی دیگر، ساختار مدیریت جزیرهای آب در سرزمین پهناور ایران هم از دیگر دلایل توفیقات ناچیز در دستیابی به اهداف کلان مدیریت منابع آب به حساب میآید. اگرچه در قانون، وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی مدیریت عرضه و تقاضای این مایع حیاتبخش معرفی شده است اما تعدد دستگاههای ذیربط همچون وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، گاه به بروز اختلافات و چالشهای مدیریتی منجر شده است و به جای آنکه به صرفهجویی در مصرف و احیای منابع آب کشور بینجامد، این منابع را بیش از پیش تخلیه و ویران کرده است. حتی وجود یک نهاد بالادستی به نام شورای عالی آب که با هدف ایجاد هماهنگی و همافزایی بین بازیگران اصلی این حوزه، شکل گرفته هم در عمل چندان موثر نبوده است و در بر همان پاشنهای میچرخد که پیش از آن میچرخید!
طرحی که سفرههای خالی از آب زیرزمینی را احیا نکرد!
به یاد میآوریم که در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ خورشیدی و با بحرانی شدن وضعیت سفرههای آب زیرزمینی در اغلب دشتهای کشور، وزارت نیرو طرحی را با عنوان «احیا و تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی» تدوین و در شورای عالی آب به تصویب رساند. در این طرح، ضمن تعریف ۱۵ پروژه اجرایی برای چندین دستگاه دولتی، مقرر گردید که با اجرای این پروژهها، اضافه برداشت آب از آبخوانهای کشور طی برنامه ششم توسعه به میزان ۱۱ میلیارد مترمکعب کاهش یابد و سپس در یک بازه ۲۰ ساله، کسری مخازن سفرههای آب زیرزمینی جبران شود. طرحی که با وجود، اهمیت فوقالعاده زیاد و عزم راسخ دولت برای اجرای کامل آن، به دلیل ناهماهنگیهای بین دستگاهی، اختلاف نظر در تعیین اولویت ها و البته تعارض منافع دستگاههای مربوطه، به سرانجام مطلوب نرسید و پس از مدتی به محاق رفت.
منابع آب کشور، تشنه مدیریت منسجم و کارآمد
بر این اساس، ایجاد انسجام در تصمیمگیری و یکپارچهسازی فرآیند مدیریت منابع آب، یگانه راه حل عبور از بحران کمآبی در ایران است که البته این مهم جز با تعریف یک ساختار واحد برای مدیریت آب در کشور میسر نخواهد بود. قطعا نمیتوان از وزارت نیرو به عنوان مسوول و متولی آب کشور انتظار داشت، کمیت و کیفیت منابع آبی را بهسامان کند وقتی نظارت و راهبری بزرگترین مصرفکننده آب کشور (بخش کشاورزی) بر عهده این وزارتخانه نیست. و یا تخصیص کامل و بهنگام حقابه تالابها و دریاچههای کشور بدون حضور و نظارت سازمان حفاظت محیط زیست – به عنوان متولی حفاظت و احیای تالابها و دریاچهها – انتظاری نابجا و غیرممکن است. و به طریق اولی، اجرای پروژههای حیاتی آبخیزداری با محوریت سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور فارغ از مسوولیت این سازمان در مدیریت حوزههای آبخیز به مثابه آب در هاون کوفتن است.
به نظر میرسد با ادغام نهادهای مختلف درگیر در بحث مدیریت آب اعم از وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و تشکیل یک مجموعه واحد برای سیاستگذاری، نظارت و اجرای برنامههای مدیریت آب، میتوان در کوتاهمدت، تحولی شگرف در وضعیت منابع و مصارف آب در کشور به وجود آورد و با ایجاد یک ساختار کوچک، چابک و کارآمد برای این منظور، افزون بر کاهش تقاضا و صیانت از منابع بیبدیل آب کشور، از درافتادن در چنبره بوروکراسیهای رایج و اتلاف پول و سرمایه هم جلوگیری کرد.
*کارشناس ارشد مهندسی آب
انتهای پیام/۳۳۳
برچسب ها :آب زیرزمینی ، توسعه پایدار ، حوضه آبریز ، منابع آب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰