نگاهی به زندگی حمیدرضا صدر که عاشق فوتبال و سینما بود/ خداحافظ آقای دکتر نازنین

دیگو در ۶۰ سالگی رفت و استاد صدر هم در ۶۵ سالگی. نویسنده توانایی که جایی درباره مرگ گفته بود:«خیلی به مرگ میاندیشم. خیلی زیاد. وودی آلن نمایشنامهای دارد بهنام مرگ. جمله اول آن این است که مهم نیست مرگ کی و کجا به سراغ من میآید. مهم این است که وقتی میآید من آنجا نباشم.» و به قول حبیب رضایی بازیگر سینما که برای صدر نوشت: «نشد… وقتی آمد… مرگ را میگویم، آنجا بودید، آنجا بودید آقای دکتر نازنین و بیجانشین… نشد که بیشتر بمانید…» روحش شاد و یادش گرامی باد.
فعالیت صدر در حوزه ورزش و هنر نشان دهنده علاقه او به زیباییها بود
پروازی برای صعود
حشمت مهاجرانی کارشناس فوتبال
در هر لحظه شاهد درگذشت و تولد انسانهای بسیاری هستیم و این امری اجتناب ناپذیر است اما نکته اینجاست که یک تعداد از افراد در تاریخ فراموش ناشدنی هستند که حمیدرضا صدر جزو این انسانهای فراموش نشدنی است. یکی از خصوصیات بارز مرحوم صدر، صداقت و درستی در کلامش بود اما با وجود صداقت هیچ زمان در مقابل هیچ فردی جبههگیری نکرد. او منتقد و کارشناس بود و انتقادات او هیچ زمان بر مبنای غرضورزی نبود و همیشه بر مبنای حقیقت بود، این درستی و صداقت در کلام آن مرحوم کاملاً ملموس بود. شناخت زیادی از ایشان داشتم و آن مرحوم به فوتبال و همچنین به حوزه هنر خدمات زیادی داشت. هیچ کس نمیتواند مرحوم صدر را فراموش کند چرا که او زحمات زیادی کشید. به شخصه کلام او و یادداشتهایی که در مطبوعات به نقل از ایشان چاپ میشد را میخواندم و این یادداشتها را تحلیل میکردم که از نظر من تمامی آنها بر مبنای حقیقت و درستی بود.
برنامههای او با عادل فردوسیپور را قطعاً هیچ کس فراموش نخواهد کرد. مرحوم صدر آستینها را برای خدمت به فوتبال بالا زده بود و در آن مقطع در برنامه «۹۰» به همراه عادل این کار را آغاز کرد. درآن زمان فوتبال فراز و نشیبها و حواشی زیادی داشت و انتقادات زیادی به این رشته میشد اما صدر هیچ گاه انتقادات جهت داری نداشت و به تیم هیچ کسی نرفت و تنها خودش بود و صداقت در کلامش. من گفتوگوهای زیادی با آن مرحوم داشتم و یک بار در سال ۹۳ و در برنامه «۹۰» در استادیوم شهید شیرودی هم با همدیگر حضوری صحبت کردیم. او اهل مطالعه بود و شناخت بسیاری حتی از فوتبال دنیا داشت و با یک جست وجوی ساده میتوان در فضای مجازی مقالات او را در مورد فوتبال دنیا مشاهده کرد، مقالاتی که دنبال کنندگان بسیاری داشت و صدر همانند معلمی بود که برای همیشه برای مخاطب خوراک تازهای داشت و به این دلیل او مخاطبان خاص خودش را داشت. صدر کتابی در مورد نیمکت داغ نوشت و در این کتاب زندگی و رویکرد مربیان بزرگ تاریخ فوتبال را کالبدشکافی کرد. مردانی مثل الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو و من که برای نخستین بار ایران را راهی جام جهانی کردم. او در حوزه هنر هم به عنوان یک منتقد فعالیت زیادی داشت و مشاوره های خوبی به برخی هنرمندان میداد. فعالیت او در حوزه ورزش و هنر نشان دهنده علاقه او به زیباییها بود.
صدر یکی از جانشیفتهترینها بود
اردشیر لارودی کارشناس فوتبال و استاد رسانه
من آدمهای زیادی را در این کار دیده ام. حدود پنجاه و خردهای سال فعالیت در عرصه رسانه و ورزش باعث شده تا با آدمهای زیادی آشنا شوم. یکی از بهترینها، صادق ترینها و یکی از جانشیفته ترینها همین حمیدرضا صدر بود. او با عشق، با احترام و یک نگاه باورمندانه به کارش نگاه میکرد. یک نوع مسئولیت برای خودش قائل بود و در این وادی صراحت، سلامت و بیپروایی توأم با رعایت ادب را داشت. نگاه سینمایی صدر به فوتبال باعث ایجاد یک مزیت برای ایشان شده بود و فوتبال را به این صورت میدید.
فوتبال برای او تنها یک ورزش و بازی ساده و مردم پسند نبود. فوتبال برایش یک جور مراسم آیینی و یک رویداد انسانی بود که آن را باور داشت. او نگاهی متفاوت داشت و باعث شده بود تا خودش هم انسانی متفاوت باشد.
بدرود مرد تکرارنشدنی
بدرود عاشق فوتبال و زندگی
مهدی ملکی دبیر گروه ورزشی
عشق فوتبال! عشق سینما! عشق زندگی! عشق نوشتن و روزنامهنگاری! عشق خانواده! وقتی عاشقانه به عشقهایت در زندگی دل ببندی، وقتی نوعی زیبایی شناسی منحصر بفرد در کلام و زبانت جاری باشد، وقتی چهرهای آرامبخش داشته باشی و با زبانِ بدن چشمها را خیره و با جملات و توصیفهایت گوشها را شیفته خود کنی، حتماً نامت حمیدرضا صدر است.
چگونه زیستن خیلی مهم است و برای بعضیها مهمتر.
دکتر صدر یکی از همانهایی بود که چگونه زیستن برایش اولویت بود، بدون معاوضه یا جانشینی برای آن. مهم بود که امروز وقتی
از میان ما پَر کشید، دلهای زیادی را با خود همراه کرد، ذهنهای زیادی را بهسمت خاطرات و گفتههایش سوق داد و قطعاً چشمانی هم تر شدند.
راستی دکتر جان! خیلیها با نوشتار، گفتار، مطالب، کتابها، تحلیلها و خاطرهبازیهای شما پاسخ این سؤال خود را گرفتند که «چرا عاشق فوتبال هستند؟»
جای تان برای همیشه میان ما و عشق فوتبالها خالی خواهد بود. بدرود مرد تکرار نشدنی. بدرود دکتر عزیز که قلمت برای وصف تب و تاب فوتبال بهترین بود و نگاهت به لایههای زیرین این پدیده عجیب و جذاب، خاص و فوقالعاده.
روحت شاد فراتر از کارشناس…
روحت شاد مرد دوستداشتنی…
روحت شاد تلفیقی از شور و هیجان و ادب…
کسی که فوتبال را هنر مینامید
مجید جلالی مربی و کارشناس فوتبال
حمیدرضا انسان فرهیختهای بود که خیلی جاها در کنارشان بودم. در دفتر روزنامهها و برنامههای تلویزیونی و یا سمینارهایی که برگزار میشد و با هم صحبت میکردیم. ایشان انسان اندیشمندی بود که درباره موضوعی که فکر میکرد نسبت به آن احاطه دارد، صحبت میکرد و اهل مطالعه بود. او سعی میکرد، مباحثی که مطرح میکند، توأم با احترام باشد و به اینکه کسی از او ناراحت نشود، حساس بود. با اینکه انتقاد میکرد ولی نمیخواست فردی را از خود برنجاند و وجود چنین انسانهایی برای فوتبال ما یک غنیمت بود و حالا فقدان او واقعاً ناراحتکننده است.
نکتهای که درخصوص آقای صدر باید به آن اشاره کرد، علاقه فراوانش به فوتبال و سینما بود که زمانی راجع به این دو مقوله با او صحبت کردم. صدر با اینکه علاقه فراوانی به سینما داشت و منتقد این رشته بود، فوتبال را هم یک هنر میدانست و از آن به عنوان هنر فوتبال نام میبرد. آنطور که خودش میگفت زمانی در انگلیس سینما را دنبال میکرد ولی چون در این کشور فوتبال طرفداران زیادی داشت، به سمت این رشته هم کشیده شد و مطالعات زیاد درباره فوتبال انجام داد. صدر هیچ وقت وارد مباحث فنی فوتبال نمیشد و معتقد بود اگر وارد مباحث فنی شویم، از فوتبال لذت نمیبریم و برای همین به مباحث فرهنگی و اجتماعی فوتبال ورود میکرد و در این شرایط توانست نامش را به عنوان یک کارشناس خبره فوتبال هم مطرح کند. من وقتی خبر درگذشت آقای صدر را شنیدم، بسیار متأثر شدم و به جامعه ورزش و جامعه سینما و خانوادهاش تسلیت میگویم.
صدر اشاعه دهنده تحقیق و تفحص بود
نیما نکیسا کارشناس فوتبال و هنر
وقتی به زندگی فردی مثل آقای حمیدرضا صدر نگاه میکنیم، میبینیم که او از جنبههای مختلف استعداد درونی اش بدرستی استفاده کرده است. بعضی از انسانها ذاتاً فنی هستند و بعضیها ذاتاً به هنر علاقه دارند. بعضیها ذاتاً بهدنبال اکتشاف هستند و بعضیها هم به مقولههایی که عمومیت دارد و مردمی هستند، علاقه دارند. آقای صدر هم روی فوتبال با این همه طرفدار و سینما با این همه مخاطب دست گذاشت. دو حوزهای که در دنیای امروز هر کدام یک صنعت بزرگ هستند و وقتی فردی بهعنوان یک کارشناس بزرگ خود را در آنها مطرح میکند، نشان میدهد که از قدرت آنالیز بالا و تحلیل خوبی برخوردار است و قطعاً میتوان او را یک نابغه نامید و آقای صدر هم در دسته همین افراد بود. ایران ما یک نابغه را از دست داده و حالا باید تندیس ایشان در یکی از میادین شهر نصب شود تا جوان ترها با شخصیت ایشان آشنا شوند.
مردی که اشاعه دهنده تحقیق و تفحص بود و کتاب خوانی را رواج میداد. بچهها قطعاً از پدر و مادرشان میپرسند که این شخص که بوده است و وقتی با او آشنا شوند، ریشه رهرو بودن در آنها تقویت میشود و راه فردی مانند استاد صدر را ادامه می دهند. معمولاً آدمهای بزرگ رفتارهای بزرگی هم دارند. بعضی اوقات فردی را میبینید که به ذات عصبی خودش بر میگردد ولی آقای صدر فردی بود که با طمأنینه و صبوری با انسانها حرف میزد. یادم نمیآید حتی زمانی که اشتباه حرفی را زده باشم، ایشان به میان حرف من پریده باشد و با لبخند گوش میداد و بعد صحبت میکرد. بنابراین اگر بهدنبال هنجار هستیم، باید این افراد را شناسایی کنیم و یادشان را همواره زنده نگه داریم.
در هیچ جمعی غریبه نبود
عباس یاری منتقد سینما
اولین دورههای مجله فیلم بود که با حمیدرضا صدر آشنا شدم. در همان دوران در ایام جشنواره کودک اصفهان خیلی از گفتوگوها را ترجمه میکرد و استعداد عجیبی در ارتباط گرفتن با آدمها داشت. اساساً یکی از خصوصیات شخصیاش همین بود که آدمی صمیمی و زودآشنا بود. خیلی مواقع از سالن تئاتر و سینما که بیرون میآمدیم در کوچه و خیابان با آدمها طوری برخورد میکرد که انگار سالهاست آنها را میشناسد. جوانانی که اهل فوتبال بودند و حمید را از صفحه تلویزیون میشناختند با او سلام و احوالپرسی میکردند و رد و بدل کردن همین دو کلمه کافی بود تا مکالمهای دوستانه و صمیمی بینشان شکل بگیرد. هر کس فکر میکرد سالها با او رفیق است و آشنای اوست. این ویژگی یکی از رموز موفقیتش در مطبوعات هم بود. اینکه گزارشها و مصاحبههای حمید خوب از کار در میآمد اتکای به همین شخصیتش بود.
در هر کدام از جشنوارههای جهانی که حاضر میشد کافی بود اراده کند تا با هر کسی که میخواهد مصاحبه کند. چنان با اطرافیانش صمیمی برخورد میکرد که همه حس میکردند سالهاست او را میشناسند و البته که حرف برای گفتن زیاد داشت و دیگران هم حرف زیادی برای در میان گذاشتن با او داشتند. در مصاحبهها و گزارشهایش قادر بود هر سد و دژ محکمی را بشکند و وارد شود. با وجود این که سالهای طولانی از تصویربرداران مسابقات فوتبال در تلویزیون بودم و بسیاری از بازیهای بزرگ استادیوم آزادی و شیرودی را فیلمبرداری کردم اما هیچ وقت نمیدانستم که حمید اینقدر اهل فوتبال است. خیلی اوقات با هم به سالن سینما و تئاتر میرفتیم و در آن روز بازی مهم فوتبال انجام شده بود اما حمید فقط راجع به سینما و تئاتر حرف میزد. بعدها که پرونده سینمایی ذهنش را بست و فعالیت ذهنش را بر فوتبال متمرکز کرد فهمیدم چقدر از دنیای فوتبال شناخت دارد. او یکی از استثناییترین آدمهای زمانه خودش بود.
شبیه او خیلی کم است. آدم دوست داشتنی و خوش مشرب که در هیچ جمعی غریبه نبود. حمید این خصوصیت را با خودش به تلویزیون هم آورد. وقتی در قاب تلویزیون ظاهر میشد انگار یکی از ماها بود که همین الان بازی را تماشا کرده و در خانه بین دو نیمه راجع به آن حرف میزنیم. حمید صدر چنین نگاه و دیالوگی را با خودش به صفحه تلویزیون آورد که همچنان با وجود این که سالهاست در قاب تلویزیون ندیدهایماش اما به یادمان مانده است. انگار این آدم عضوی از خانواده و رفیق تک تک ماست. صد حیف که زود از دست دادیمش. خودش همیشه میگفت که با سرطان فوت میکند. متأسفانه سرطان در ژن خانوادگیشان بود و حمید خیلی از آدمهای نزدیکش را به خاطر سرطان از دست داده بود. با همه این احوال وقتی فهمیدیم او به این بیماری مبتلا شده امید داشتیم تا حمید هم مثل همسرش این بیماری را پشت سر بگذارد. یاد و خاطره او برای همیشه با ماست.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/۱۰۱
برچسب ها :حمیدرضا صدر ، سینما ، فوتبال ، مجید جلالی ، مهاجرانی ، نکیسا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰