بسیار آموزنده
موفقیت آدمها هیچ ربطی به میزان توانمندی یا استعدادشان ندارد!

به گزارش خبرنگار سورپرس؛ تصویری که میبینید متعلق هست به خانم دکتر کارول دوئک Carol Dweck استاد دانشگاه استنفورد. ایشان تحصیلات روانشناسیش را در دانشگاه Yale گذراند و شهرت خودش را مدیون کتابش به نام “ذهنیت” یا همان Mindset هست، کتابی که تا به امروز میلیونها نسخه از آن به فروش رفته. ایشان ادعا میکند رویکرد جدیدی به موفقیت را در این کتاب معرفی کند، من هم کنجکاو شدم بخوانم این کتاب را و دیدم انصافا حرفهای جالبی برای گفتن دارد. قول میدهم بعد از مطالعه این مطلب حسابی با خودتان کلنجار بروید و از مطالعهاش ذوق کنید.
ایده اصلی خانم دکتر دوئک این است که موفقیت آدمها هیچ ربطی به میزان توانمندی یا استعداد اونها ندارد، میزان موفقیت آدمها به شدت به الگوی ذهنیشان وابسته است. ایشان دو تا الگوی ذهنی در آدمها رو معرفی میکند: “الگوی ذهنی پویا یا داینامیک” و “الگوی ذهنی راکد یا استاتیک” که مفصل توی کتابش* در مورد این دوتا الگوی ذهنی حرف میزند که من مهمترینشان را خدمتتان ارائه میدهم.
راکدها خودشان را در بعضی از زمینهها باهوش و در سایر زمینه ها کم استعداد تلقی میکنند و این توانایی یا عدم توانایی را ثابت در نظر می گیرند. اما پویاها اصولا اعتقادی به هوش ندارند، آنها اعتقاد دارند با داشتن “ذهنی انعطاف پذیر” میشود به هدف رسید، بنابراین، دست از یادگیری و پیشرفت برنمیدارند.
“راکدها” بعد از شکست یا سرشان را مثل کبک زیر برف می کنند تا کسی آنها را سرزنش نکند یا تمام تقصیرات را به گردن بقیه میاندازند و زبانشان هم دراز است اما “پویاها” در هر لحظه آغوششان نسبت به شکست باز است و آنها را بخشی جدایی ناپذیر از مسیر تحول در نظر می گیرند.
جالبه که بدانید، این الگوی ذهنی در روابط هم تاثیر گذار است، به عنوان مثال راکدها اصولا دنبال “عشق اسطورهای و جاودان” میگردند، یعنی رابطه تمام و کمال و بی نقص اما “پویاها” رابطه عاطفی را مثل هر عنصر دیگه ای در این دنیا دارای “نقص” می بینند و اساسا اعتقاد به فرایند “تحول در رابطه” دارند. اینها از روز اول دنبال ساختن رابطهای نیستند که چشم بقیه دربیآد! اینها بدنبال اینن که “خشت خشت” رابطه رو با کمک پارتنرشون بنا کنن.
“راکدها” اگر مدیر باشن توانمندترین و باهوشترین افراد را استخدام می کنند تا از رقبا پیشی بگیرند اما چون به آموزش مدام و آپدیت مجموعه دست نمیزنند روزی با کله زمین می خورند اما “پویاها” یه معیار دیگه برای استخدام دارند: آنها با انگیزهترین افراد را استخدام مجموعه می کنند و شاید در شروع کار در اوج نباشند اما در گذر زمان به خاطر تعهد مجموعه به آموختن مداوم از رقبا پیشی می گیرند.
انگیزه اصلی “راکدها” برای پیشرفت تایید دیگران است. بنابراین اگر کارشان تایید نشود به شدت بهم میریزند چون حسابی وابسته به قضاوت دیگران هستند. ولی انگیزه اصلی “پویاها” برای پیشرفت کردن، بهتر شدن است. پس برای قضاوت دیگران خیلی اهمیتی قائل نیستند. نکته مهم برای آنها این است آیا عملکردشان با شیب ملایم رو به بهبود هست یا نه؟
در نهایت “راکدها” در هر مسیری دنبال راه در رو و میانبر هستند و به خیال خودشان دارند هوشمندانه کار میکنند اما “پویاها” اعتقاد دارند شالوده هستی با سختی و رنج بنا نهاده شده است. پس انها نه تنها از سختی و رنج استقبال میکنند بلکه سختی و رنج کشیدن در راه دستیابی به ارزشهای خودشان را امری به شدت لذتبخش تلقی میکنند.
حالا چی میشود که ما “راکد” یا “پویا” میشویم؟ همه چی به والدین بر میگردد. آری این والدین هستند که مایندست یا ذهنیت ما را شکل میدهند. والدین “پویا” فرزندانشان را به “یادگیری مداوم” تشویق می کنند در حالیکه والدین “راکد” دائما در حال قضاوت فرزندانشان هستند و درست و غلط و خوب و بد رو به آنها گوشزد میکنند.
در مجموع دوستان یادتان باشد اگر کمی ذهنیت “پویا” داشته باشید، همین الان شروع به سرزنش خودتان یا والدین نمیکنید، بلکه همین الان دوباره برمیگردید و این مطلب را چندین بار از اول میخوانید و سعی میکنید الگوی ذهنی تان را بر اساس الگوی پویا بازسازی کنید.
* کتاب ذهنیت اثر پروفسور کارول دوئک
انتهای پیام/ ۱۰۱
برچسب ها :آدم های موفق ، پروفسور کارول دوئک ، پویا ، راکد ، موفقیت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
مطلب جدابی بود واقعا ممنونم
مطلب جذابی بود واقعا ممنونم
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 3 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۳