کد خبر : 99185
تاریخ انتشار : یکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ - ۸:۴۵
-

رحم استیجاری؛ مشروعیت در استفاده ابزاری؟!

رحم استیجاری؛ مشروعیت در استفاده ابزاری؟!
استفاده ابزاری  از زنان در طول تاریخ و در  غالب  تمدن های بشرجاری بوده است و  بعضا تنها شکل آن متفاوت بوده است .

گروه اجتماعی سورپرس: دکتر سوسن صفاوردی استاد دانشگاه و فعال حوزه زنان در یادداشتی نوشت: با هنجارسازی عبور از عاطفه و مهر ومحبت در زنان و تنزل او به جنس تولید کننده ٬به نوعی هم جفا به ظرف خالق برای تجلی رحیم بودنش نسبت به مخلوق شده اشت ٬ هم به جامعه بشری که با ترویج این امر الگوی عاطفه و مهر مادری را دیگر لمس نخواهد کرد و هم زنی که محکوم به قربانی کردن مهم ترین صفت وجودیش یعنی مهر ومحبت است.

استفاده ابزاری از زنان در طول تاریخ و در  غالب تمدن های بشرجاری بوده است و بعضا تنها شکل آن متفاوت بوده است . در این نگاه  زن بعنوان ابزاری محسوب می شده است که برای تطمیع نیازهای  جامعه نرینه باید در خدمت باشد و  زن تنها فلسفه وجودیش اینگونه تعریف می شد تا جایی که خود زنان نیز این باور را پیدا کردند . ولذا این باور تا بدانجا نهادینه شد که اگر جامعه نرینه داشتن دختر را ننگ می دانست به خود اجازه می داد او را زنده بگور کند و جنس ماده نیز از داشتن فرزند دختر تا قرنها شرمسار بود.برخی دیگر با شوهران مرده خود دفن می شدند و برخی نیز بدون پرسش می بایست به عقد کسانی در بیایند که فرد ذکور خانواده تعیین می کرد .برای حل وفصل مخاصمات و برای   کسب  جاه و مقام اورا  به هر که مصلحتشان ایجاب می کرد ٬می فروختند. در جامعه جاهلی با ظهور اسلام رسم زنده به گور کردن ودر جوامع دیگر با جنبش روشنگری ٬ زنان تا حدودی به فلسفه وجودی خویش آگاه شدند. اما این ا گاهی  اکثرا  تحت شعاع باوری که در جامعه نرینه نسبت به جنس ماده وجود داشت ٬قرار گرفته است و باور جنس ماده نسبت به خودش را شکل داده است. آنان تعریف کردند که جنس ماده چگونه بابد باشد حتی زمانی که قرار است نسبت به خود آگاه شود ٬ آگاهی از جنسی شکل گرفت ٬ که جامعه نرینه به آن مشروعیت میداد. و لذا از نقشش در خانه تا نقشش در جامعه باز تعریفی بود که به او باورانده شد .در خانه زن خوب ٬ زنی شد که از خود عبور کامل داشته باشد و وجودش را تنها در وجود خانواده ببیند. هر بلای  هم که سرش بیاید را تحمل کند  و  با تبعیت کامل از دستورات فرمانده نشان دهد که سرباز ی فداکار  برای حفظ خانواده است. در حضور اجتماعی از او خواسته شد همانند جنس نرینه رفتار کند و مهم ترین صفت وجودیش یعنی عا طفه ش را  که ضامن امنیت روانی جوامع  است ٬زیر پا بگذارد تا این حضور مشروعیت داده شود . برخی نیز صفت زیبایی دوستی اورا در حضور با  جلوه گری و بعضا نمایش عریان زیبای هایش  در عرصه های مختلف از هنر گرفته تا ورزش ٬تعریف کردند  تا جامعه مذکر از این حضور  نیز تطمیع خود را داشته باشد . و اینگونه بود در جوامع مختلف آنچه غالبا  مد نظر قرار گرفت ٬ جنسیت او است و نه انسانیتش . 

رحم استیجاری ٬مشروعیت در استفاده ابزاری؟

 

در بحث رحم استیجاری نیز نگاه علم و فقه ظاهرا دوباره به جنس ماده و قابلیت این جنس در تولید است. علم  و فقه این جنس را کارخانه تولید فرض گرفته اند٬ که میتواند از یک طرف توانمندی علم را با در اختیار قرار دادن رحم خویش به اثبات برساند ٬  و ظاهر فقه نیز با عبور از انسانیت زن ٬ نیز  در تلاش است تا موضع غیر علمی در این رابطه نداشته باشد. و جنبه مشروعیت فقهی آن اینگونه تعریف میشود٬ چون رابطه ایی بر قرار نمی شود ٬ پس  اشکال شرعی وجود ندارد . ظاهرا در شرع آنچه اهمیت دارد احکام جسم انسان است و نه روح و روان او ! از منظر علم هم  که جوامع نیازمند تولید نسل هستند و علم وظیفه دارد تا به کمک این نیاز بیاید و فرصتی را ایجاد  کند تا با براورده کردن نیاز افرادی  که طالب فرزند هستند٬ به نوعی زمینه رفع مشکل جمعیتی را  تسهیل کند و سوم  اینکه  از این طریق به رفع فقر هم کمک میشود و زمینه  استطاعت و رفع نیاز مادی زنانی که نیازمند پول هستن  بواسطه طالبین فرزند بر طرف میشود. نگاهی کاملا مادی بویژه به زنان!

در وهله اول همه چیز به نظر بی مشکل می آید و استفاده از قابلیت تولید در جنس ماده برای رفع موارد فوق  هم کاملا طبیعی . علم و فقه فراموش کرده اند که این کارخانه تولید مثل ٬ یک انسان است با فطرت انسانی که خالق در وجود او به ودیعه گذشته است .فطرت یک مادر . در نظام طبیعت قرار بوده است که او با مهری که نسبت به جنین در  طول نه ماه در وجودش شکل می گیرد، ناقل این مهر و محبت به مخلوقی باشد ٬ که به نوعی او خالقش است.حال با انتظار نگاه کارخانه ی  به یک زن و  فرزندی که در رحم پرورش میدهد، چه انسانی  باید پا به عرصه وجود بگذارد؟ در این جریان هم مهر ومحبت مادری به کشتارگاه برده شده است و هم عاطفه ی  که یک زن باید نثار موجودی کند که پا به عرصه وجود در  این جهان میگذارد.  ظاهرا علم و فقه دست بدست هم داده اند تا زیباترین صفت جنس ماده یعنی عاطفه او به مسلخ رود .

زنی که نه ماه یک جنین را حمل می کند ٬ جدای از مشکلات روحی و روانی  و جسمی که  زنان در این نه ماه  باید تحمل کنند ٬ و ظاهرا اصلا مو ضوعیت ندارد نکته وحشتناک این اجاره نگاهی است که برای زنان ٬ کشتن عاطفه نسبت به موجودی  که در بطن خود پرورش میدهد را هنجار سازی می کند.جامعه بدون عاطفه مادری می شود، جامعه ی سراسر خشونت.

آنچه امروز تجربه می کنیم محصول تحقیر عاطفه مادری و زنانگی است که جامعه بشری برای پرهیز از جنگ وخونریزی نیازمند آن بود. صفت مهر و محبت در زنان توسط خالق به نوعی ظرفی برای تجلی مهر و محبت خداوند نسبت به مخلوق انسان بوده است.حال با هنجار سازی عبور از عاطفه و مهر ومحبت در زنان و تنزل او به جنس تولید کننده  به نوعی هم جفا به  ظرف خالق برای تجلی رحیم بودنش نسبت به مخلوق شده اشت ٬ هم به جامعه بشری که با ترویج این امر الگوی عاطفه و مهر مادری را دیگر لمس نخواهد کرد و هم زنی که محکوم به قربانی کردن مهم ترین صفت وجودیش یعنی مهر و محبت است.

منبع: زنان دیپلماسی

انتهای پیام/۱۰۱

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.