کد خبر : 35289
تاریخ انتشار : شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۱
-

حق هیچ‌کس زندگی در بافت‌های فرسوده نیست

حق هیچ‌کس زندگی در بافت‌های فرسوده نیست
وقتی می‌گوییم بافت فرسوده، از یک محله با خانه‌های قدیمی حرف نمی‌زنیم از یک جامعه افسرده و ناامید می‌گوییم که به حداقل‌ها راضی‌اند.

گروه اجتماعی سورپرس _ سهیلا طائی؛  اینجا هیچ بادبادکی بالا نمی‌رود، پرنده‌ها بیش از آنکه روی شاخه‌های درختان باشند روی سیم‌های برق فشارقوی نشسته‌اند، چکه گاه‌وبیگاه باران از سقف خانه‌ها دیگر عادی شده. صدای دعوای همسایه‌ها و استفاده از الفاظ رکیک در حضور زنان و کودکان به‌وفور به گوش می‌رسد.  اینجا «بافت فرسوده» است؛ بافتی که نه زیربنا دارد نه روبنا!

فضاهای سبزش بیش از آنکه محلی برای تفریح و گذران اوقات فراغت باشد محلی برای خورده فروشی مواد مخدر است.

کودکان نه فضای بازی مناسبی دارند نه دسترسی به آموزشگاه‌های مکمل؛ یا فرزند طلاق‌اند یا پدر و مادرشان در زندان به سر می‌برند. بیشتر زنان هم یا بی‌سرپرست هستند و یا بد سرپرست و معمولاً از حقوق خود ناآگاه‌اند؛ مردها یا به شغل‌های کاذب و کارگری مشغول‌اند یا بیکارند و آنانی که بیکارند ناخودآگاه به سمت اعتیاد و بزهکاری کشیده می‌شوند.

جمع‌آوری نامناسب زباله، پخش شدن فاضلاب بر روی زمین، انواع آلودگی‌ها و بیماری‌ها، کمبود زیرساخت‌های شهری نظیر آب، برق، گاز، تلفن و در کل زندگی در چنین اماکنی مردم را افسرده کرده و از سوی دیگر به جهت فرسودگی شدید، عبور بزرگراه‌ها، اتوبان‌ها، دکل برق فشارقوی، کابل‌های هوایی و کانال‌ها، آب‌روهای نامناسب و مسیل‌های روباز و نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی بر مشکلات فرهنگی، امنیتی، آسیب‌پذیری در برابر زلزله و ناهنجارهای اجتماعی افزوده است.

وقتی می‌گوییم بافت فرسوده از یک محله با خانه‌های قدیمی حرف نمی‌زنیم از یک جامعه افسرده و ناامید می‌گوییم که به حداقل‌ها راضی‌اند اما بازی‌های سیاسی و تغییر مداوم شهردارها و روابط سیاسی در شورای شهر کمترین خدمات شهری را هم از آنان دریغ کرده و توپ را به زمین خود آن‌ها انداخته تا با مشارکت افراد و کمک‌های شهرداری منازل خود را نوسازی کنند، حال‌آنکه نوسازی محلات، مشکلات ناشی از مسائل فرهنگی و اجتماعی را حل نمی‌کند.

بحران ناشی از سردرگمی متصدیان امور شهری در اصلاح و بهبود وضعیت بافت‌های فرسوده تاکنون هرگونه برنامه‌ریزی و طراحی را در این مقوله به شکست کشانیده تا آنجا که در ۳ ساله گذشته فقط ۱۳ هکتار از این بافت نوسازی شده است که البته در مورد بهبود شرایط اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و … اماواگرهای بسیاری وجود دارد.

واقعیت این است که احیای بافت‌های فرسوده شهری، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن! زمانی که پای عمل به میان بیاید باید نواقص قوانین شهرسازی در این زمینه رفع شده، مالکیت نقش ساکنان و صاحبان اصلی این مراکز دیده شود، نظام هماهنگ برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری برای رشد و توسعه این بافت‌ها کارشناسی و به‌دوراز سیاسی بازی و عوام‌فریبی به اجرا دربیاید.

در این میان می‌توان از تجربه موفق سایر کشورها الگوبرداری کرد، تنوع در کاربری بافت و ساماندهی انواع فعالیت‌ها در یک پهنه را مدنظر قرارداد، محلات مسکونی را از بخش‌های کارگاهی و صنعتی منفک کرد، کاربری‌های گردشگری، تفریحی و فرهنگی را با توجه به بافت ایجاد کرده و به فضای سبز شهری، پیاده راه‌ها، ایجاد سیستم دفع زباله و فاضلاب توجه ویژه داشته و تأسیسات زیربنایی و روبنایی شهر را در این مناطق گسترش داد.

دسترسی به ناوگان حمل‌ونقل عمومی، دسترسی به کتابخانه و مراکز فرهنگی شهرداری همچون فرهنگسرا و سرای محله از دیگر اقداماتی است که می‌تواند ساکنان بافت فرسوده شهری را به سمت هنجارهای اجتماعی رهنمون شده و آن‌ها را برای بازسازی و نوسازی منازلشان با حاکمیت همسو کند.

انتهای پیام / ۲۳۴

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.