کد خبر : 46732
تاریخ انتشار : جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۵
-

کامبوزیا پرتوی خلاق، صمیمی و قربانی

کامبوزیا پرتوی خلاق، صمیمی و قربانی
کارگردان و منتقد سینما گفت: کامبوزیا پرتوی فیلمسازی صرفا اجتماعی نبود.

به گزارش گروه فرهنگی سورپرس به نقل از وقایع خبری، حسن لطفی کارگردان و منتقد سینما نوشت: برای آن که بدانم کامبوزیا پرتوی در ردیف خلاق ترین و با استعداد ترین فیلمنامه نویسان ایرانی است نیازی نبود تا سال ۱۳۷۶ بشود و افتخار همکاری با او برای نوشتن فیلمنامه سریال گربه جله و آقا پسر را پیدا کنم (سریال عروسکی که به همت رفیق خوب و کاربلدم مرتضی متولی تهیه شد و فرشته صدر عرفایی کارگردانش و سعید آقا خانی بازیگر اصلی اش بود و چند باری از شبکه دو سیما پخش شد).

وقتی برای اولین بار در سال ۱۳۷۶فیلم شیرک ساخته داریوش مهرجویی را در جشنواره فیلم فجر دیدم هر چند به کارگردانش ستاره ای برای ستایشش ندادم (چرا که فیلم‌های پستچی، گاو، آقای هالو و دایره مینا چند سر و گردن بالاتر از این فیلم بودند و توقعم از او بیش از اینها بود) اما نام کامبوزیا به عنوان فیلمنامه نویس فیلم در خاطرم ماند و پی سابقه فیلمنامه نویسش رفتم. سابقه ای که در آن زمان چندان پر بار نبود. مدتی بعد پس از تماشای فیلم ماهی دانستم نکات مثبت فیلمنامه شیرک اتفاقی نبوده و به داریوش مهرجویی هم مربوط نیست.

ماهی یک فیلم پرکشش با داستانی ساده است. داستانی که قرار است ستایشگر آزادی باشد. فیلم فقط مورد پسند من نبود . هرچند در سینما فروش خوبی نداشت اما مورد استقبال داوران چند جشنواره خارجی هم قرار گرفت (جشنواره های جیفونی ایتالیا و فیلم برلین) .در همان سال (۱۳۶۷) با نوشتن سریال خانه در انتظار سریال خوبی که توسط منوچهر عسگری نسب ساخته شد اما در بد زمانه ای به نمایش در آمد و جایگاه چندانی پیدا نکرد) دغدغه های اجتماعیش را بروز داد. دغدغه هایی که بعدها در فیلمنامه های فراری، کافه ترانزیت، کامیون من ترانه پانزده سال دارم و دایره ادامه پیدا کرد .البته کارنامه او متنوع تر از این ها است.

پرتوی فیلمسازی صرفا اجتماعی نبود. برای بسیاری از کسانی که نوجوانی شان در سالهای پایانی دهه شصت سپری شده، فیلم گلنار او که فیلمی ترکیبی (عروسکی – زنده) است خاطره برانگیز گردیده. هنوز تعدادی از آنها شعرهای که غزل شاکری (نقش آفرین گلنار ) به صورت ترانه می خواند را به خاطر دارند. جالب اینجا است که با این فیلم فیلمساز صاحب سبک دیگری (جعفر پناهی) نیز وارد سینمای ایران شد. او اگرچه به طور مستقیم در فیلم کاره ای نبود با فیلم مستندی از پشت صحنه فیلم گلنار زمینه ورودش به سینما فراهم گردید.

ناگفته نماند که رابطه پناهی و پرتوی در فیلم های دایره و پرده همچنان ادامه یافت. پس از گلنار پرتوی همچنان در ژانر سینمای کودک و نوجوان باقی ماند. گربه آواز خوان روی دیگر شخصیت طناز و صمیمی پرتوی است . گربه های این فیلم لات های بامعرفتی هستند که در ارتباط با آدم ها مرام و معرفت را معنا می کنند. گربه هایی که در سالهای میانی دهه هفتاد در سریال گربه جله و آقا پسر به شکل دیگری به تصویر درآمدند و در صفحه نقره ای تلویزیون جان گرفتند. (در این سریال که سعادت همراهی با پرتوی در نگارش فیلمنامه اش را داشتم پرتوی با خلق موجودات عروسکی دیگری -ماهی و…  باعث ایجاد لحظات جذاب و دلنشینی شده است.) او که با ساخت فیلم های بازی بزرگان ، افسانه دو خواهر ، علی و دنی و ننه لالا و فرزندانش در رشد سینمای کودک و نوجوان ایران نقش به سزایی داشت . اما این نقش مانع از ورود جدیش به ژانرهای دیگر سینمایی ( جنگ ، جاده ای ، اجتماعی و…) نشد. اگر چه برخورد ورود موفقی به این ژانرها نبود اما در ادمه اش من ترانه پانزده سال دارم روندی را برای او آغاز کرد که به فیلمنامه های خوبی همچون کافه ترانزیت، دیشب باباتو دیدم آیدا، فراری، کامیون و…. رسید.

شاید همین موفقیت ها و توان بالای او باعث شد تا مجید مجیدی از او به عنوان فیلمنامه نویس همراه خود در نگارش فیلمنامه محمد رسول الله استفاده نماید. فیلمنامه‌ای که اگر ویروس کرونا و حضرت عجل اجازه می دادند کامبوزیا پرتوی می توانست در قسمت های بعدش هم به زندگی پیام آور مهر و رحمت بپردازد.

انتهای پیام/۱۲۳

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.