کد خبر : 70721
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۴
-

تحلیل اتاق بازرگانی ایران از وضعیت اقتصادی مردم؛

هزینه یک خانواده چهار نفره چه قدر است؟

هزینه یک خانواده چهار نفره چه قدر است؟
اتاق بازرگانی ایران در تحلیلی از وضعیت اقتصادی کشور در طول دهه‌های گذشته می‌گوید شعارهای مردم گرایانه و پوپولیستی بلای جان معیشت و رفاه شده است.

به گزارش سورپرس، با نزدیک شدن به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، همچنان یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های مردم در انتخاب گزینه‌های موجود، مسائل اقتصادی و برنامه‌هایی است که این افراد در راستای بهبود وضعیت اقتصاد و کاهش نگرانی‌های معیشتی به مردم ارائه می‌کنند و اتاق بازرگانی می‌گوید که مردم باید از شعارهای پوپولیستی که هیچ درک دقیقی از شرایط اقتصادی کشور ندارد بپرهیزند.

بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی مرکز پژوهش‌های این اتاق، با تحریم‌های پیاپی در دهه ۹۰ و وجود اشکالات ساختاری نظیر وابستگی به نفت، شیوه تولید رانتی و … اقتصاد ایران با رشدهای منفی روبرو شد و پیامد این وضعیت به شکل کاهش قدرت خرید مردم و افت توان مصرفی آن‌ها ظاهر شد. مردم ایران احساس می‌کنند که رفاه آن‌ها کاهش یافته است.

این مرکز تصریح کرده: بخش بزرگی از رفاه مردم از نسبت درآمد و قیمت‌ها مشخص می‌شود. هر چه قیمت‌ها بالاتر باشد رفاه کمتر و هرچه درآمد بیشتر باشد رفاه بیشتر خواهد بود. از آنجا که افزایش درآمد کار دشواری است و نیازمند اصلاح ساختار اقتصادی است، سیاستمداران گزینه راحت‌تر را دنبال کرده‌اند و آن اینکه تلاش کنند تا قیمت‌ها را سرکوب کنند تا رفاه عمومی با افت کمتری روبرو شود. همان‌طور که خواهیم دید این کار به دلیل وجود و استمرار علل تورم نه‌تنها در میان‌مدت شدنی نیست بلکه آثار سوئی بر اقتصاد برجا می‌گذارد. لذا یک مطالبه عمومی درست باید این باشد که به‌جای کنترل قیمت، نظام حکمرانی باید ساختار اقتصاد را به نحوی اصلاح کند که رشد اقتصادی اتفاق افتد و درآمد مردم بالا رود.

بررسی وضعیت شاخص رفاه در طول سه دهه گذشته نشان می‌دهد که وضعیت رفاه جامعه ایران همواره کاهش یافته و پایین‌تر آمده است. هرچه شاخص رفاه بالاتر باشد، خانواده‌ها از سطح رفاه پایین‌تری برخوردارند. برای مثال میانگین شاخص رفاه در دولت نهم ۲۲.۹ بوده که در دولت دهم به ۲۷.۱ رسیده است. بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم اما این شاخص دوباره شروع به کم شدن کرد تا جایی که در نهایت میانگین این شاخص در دولت یازدهم به ۲۵.۷ رسید تا وضعیت رفاه خانوار اندکی بهبود پیدا کند. میانگین این شاخص در دولت پنجم – سازندگی- ۳۴.۷ بود که بالاترین رقم در تمامی این سال‌ها (از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ ) محسوب می‌شود. خانوارها کمترین این شاخص را در سال  ۱۳۸۶ تجربه کردند که رقم آن به ۲۲.۴ رسیده است یعنی بیشترین رفاه خانواده ایرانی در سه دهه اخیر مربوط به سال ۱۳۸۶ بوده است.

در چنین شرایطی نگرانی فعالان اقتصادی و کارشناسان این است که صرف ارائه وعده‌های معیشتی و پوپولیستی به جذب رای برای نامزدها منجر شود. اتاق بازرگانی گفته که میزان افزایش هزینه خوراکی‌ها در سال گذشته ۷۰ درصد بوده و هزینه اساسی زندگی یک خانوار چهار نفره در ماه به شش میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده است. البته تاکید بر هزینه اساسی است و با اضافه شدن دیگر هزینه‌ها، بودجه ماهانه خانوار باید رقمی بیشتر از این باشد.

اتاق بازرگانی اعلام کرده: برخی از سیاسیون عنوان می‌کنند که مشکل کشور مشکل مدیریت است و کافی است تا مدیران قوی سر ِکار بیایند تا وضعیت بهبود یابد. این حرف اگرچه تا حدی درست است اما همه حقیقت نیست و گاه از آن منظورهای نادرستی در نظراست. کمتر کسی است که به پتانسیل‌های بالقوه اقتصاد ایران واقف نباشد. اما ساختار تصمیم‌گیری باید اصلاح شود تا این پتانسیل‌ها قابل استفاده شوند. در دانش مدیریت بین مدیر سازمان و رهبر سازمان فرق گذاشته می‌شود و یکی از ساده‌ترین فرق‌ها این است که مدیر یک سازمان در چارچوب رویه‌ها و ساختارهای موجود عمل می‌کند؛ اما رهبر یک سازمان رویه‌ها و ساختارهای نامناسب را به رویه‌ها و ساختارهای مناسب تبدیل می‌کند و چارچوب فعالیت موجود را به یک چارچوب فعالیت بهتر تغییر می‌دهد. در وضعیت موجود بیش از آنکه به مدیران اقتصادی نیاز داشته باشیم به رهبران اقتصادی نیاز داریم که قاعده بازی اقتصاد در اقتصاد ایران را تغییر دهند.

رشد اقتصادی مثبت یا منفی، یکی دیگر از مسائل و چالش‌های اقتصاد ایران است به‌خصوص که میانگین رشد اقتصادی ایران در دهه ۹۰ به سمت صفر میل می‌کند و در کارنامه نیمی از سال‌های این دهه، رشد اقتصادی منفی به ثبت رسیده است. از همین رو، یکی از شعارهای جذاب انتخاباتی احتمالاً وعده رشد اقتصادی مثبت برای سال ۱۴۰۰ خواهد بود. در واقع احتمالاً در انتخابات پیشرو دو دیدگاه متعارض مطرح شود. یک دیدگاه معتقد است که برای توسعه باید نگاه به توانمندی‌های درون داشت و با اتکا به توانمندی‌های داخلی می‌توان وضعیت موجود را بهبود قابل‌توجهی داد. دیدگاه رقیبی نیز وجود دارد که معتقد است تنها با بهبود روابط خارجی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی می‌توان گره توسعه‌نیافتگی را باز کرد. واقعیت امر آن است که هر دو دیدگاه نکات حق و درستی دارند اما همه حقیقت را در برندارند و درنتیجه کاملاً درست نیستند.

سرمایه‌گذاری خارجی برای اقتصاد ایران بسیار ضروری است؛ اما نباید تصور کرد که سرمایه‌گذاری خارجی به‌تنهایی مسئله رشد پایین اقتصادی ایران را کم خواهد کرد. سرمایه‌گذاری خارجی در کنار سرمایه‌گذاری داخلی اگر به مقدار قابل‌توجه باشد خواهد توانست نیاز کشور به سرمایه‌گذاری برای تحقق رشد اقتصادی بالا را برآورده کند. اقتصاد ایران اقتصاد بزرگی است که سرمایه‌گذاری خارجی هیچ کشوری به‌تنهایی یا سرمایه‌گذاری خارجی چندین کشور روی‌هم نمی‌تواند نیاز ایران به سرمایه‌گذاری را برآورده کند.

دیدگاه دیگری که در جامعه ایران رواج دارد و احتمالاً در انتخابات بروز خواهد یافت دیدگاهی است که معتقد است مشکل اصلی توسعه‌نیافتگی ایران فساد در میان مدیران کشور است. بر اساس این دیدگاه اگر در حاکمیت مدیران پاک‌دست حضورداشته باشند اقتصاد ایران به‌سرعت به توسعه خواهد رسید و رفاه مردم تضمین خواهد شد. این دیدگاه نیز اگرچه نکته درستی را نشانه گرفته است اما همه حقیقت نیست و حتی بخش بزرگی از حقیقت را نیز در بر ندارد. نکته درست این تفکر آن است که فساد برای رشد و توسعه اقتصادی مضر است. این موضوع در پژوهش‌های مختلف به تأیید رسیده است و معمولاً یکی از موانع حرکت به سمت توسعه فساد قلمداد می‌شود. اشکال این تفکر آن است که فساد نه‌تنها علت بلکه علت‌العلل و ریشه همه مشکل می‌داند درحالی‌که شاید فساد معلول توسعه‌نیافتگی باشد.

انتهای پیام/۱۲۳

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.