کد خبر : 130094
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۴
-

مهاجرت از جهنم به قبرستان

مهاجرت از جهنم به قبرستان
آنهایی که در اوایل مهاجرت از هموطنان خود فاصله می گیرند نیز پس از مدتی به جمع آنان و اجتماعات مهاجران دیگر پس زده می شوند.

پایگاه خبری سورپرس محمدرضا تهمک*؛ مهاجرت‌های دهه اخیر تحصیلکردگان ایرانی بیش از آنکه بخاطر جاذبه مقصد باشد از دافعه اینجا است. بهار که فصل آمدن پذیرش های دانشگاهی خارج و آماده شدن برای دوری بستگان و دوستان از هم شده است بر اندوه وضعیت می افزاید.

مهاجران ایرانی مانند مهاجران شمال آفریقا یا فلات آناتولی و دیگر همسایه های ایران نیستند که اکثرا دارای تحصیلات پایین اند، بلکه اغلب نیروی متخصص اند که بخاطر نبودن حداقل های زندگی شغلی و اجتماعی مجبورند تکه هایی از وجود و عواطف خود را وانهند و تکه هایی از وجود دیگران را با خود به عزیمت برند.

برخی هم که با نگاهی خودحقیربین به موطن شان می نگرند نیز می روند با تصور آنکه آنجایی شوند و به جامعه و ملیّتی والاتر تعلق یابند.

دردناک آنکه تجارب و پژوهش‌ها نشان می دهد که واپس زده می شوند و امکان ادغام هویتی-فرهنگی در متن جامعه برای مهاجران اندک است و عموما در اجتماعات تخصصی همچون دانشگاهی و شغلی ادغام می شوند. آنهایی که در اوایل مهاجرت از هموطنان خود فاصله می گیرند نیز پس از مدتی به جمع آنان و اجتماعات مهاجران دیگر پس زده می شوند.

دیری نمی گذرد (حدود ۵ سال) که جاذبه های مقصد مهاجرت نیز برایشان کاهش می یابد و به وضعیت روتین زندگی شهروندی درجه دوم در واقعیت عادت میکنند. با اینحال، چاره ای جز مهاجرت نمی بینند.

با اینکه علیرغم همه مشکلات موجود در ایران تغییرات اجتماعی و فرهنگی امیدبخشی در حال رخ دادن است که در بلندمدت باید آنها را به فال نیک گرفت و انبوه مشکلات کنونی توانسته است جامعه ایران را به بازاندیشی عمیق در فرهنگ و باورهایش سوق دهد تا آنچه به تعبیر مارکس که می گفت «بار سنت همه نسل‌های گذشته با تمامی وزن خود بر مغز زندگان سنگینی می‌کند»، این موانع سخت و استوار پیش رو در ایران با سرعت بیشتری دود شود و به هوا برود، اما در کوتاه مدت و شرایط اقتصادی و اجتماعی زندگی نسل جدید کمبودها و سختی ها فراوان است.

این است که بخشی از نسل کنونی ایران بویژه دانشگاهیان که از بازی سیاست و اقتصاد کلان جامعه نیز به حاشیه رانده شده، سرخورده شده و با این سیستم بیمار اداره کشور امیدی به بهبود آن ندارند چاره را در این می بینند که برای رهایی از جهنمی پرتلاطم به قبرستانی آرام پناه برند که برای نیروی کار متخصص جهان سوم لااقل گوشه خلوتی درخور باشد. شاید این سطور دردناک بنماید، به هر روی، این دردی است که اکثر مهاجران دانشگاهی از کشوری کهن همچون ایران که خود را کسی می دانند با آن درگیرند.

 

* جامعه شناس و فعال اجتماعی

انتهای پیام/۱۰۱

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.