کد خبر : 106921
تاریخ انتشار : شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۹:۲۸
-

نماند بد و نیک بر هیچ‌کس

نماند بد و نیک بر هیچ‌کس
تفاوت روایت فردوسی با دیگر راویان مانند طبری، ثعالبی و... را باید در دو چیز دانست: نخست زبان فاخر و حماسی و برخوردار از سلامت لفظی و معنوی که توانسته است به بهترین روش، تاریخ، زبان و فرهنگ یک ملت را نگه دارد.

گروه فرهنگی سورپرس: دکتر محمدجعفر محمدزاده مدیر رادیو ایران در یادداشتی به مناسبت نکوداشت روز فردوسی نوشت: داستان‌های شاهنامه چه در بخش اساطیری چه پهلوانی و چه تاریخی زاییده ذهن فردوسی نیستند، بلکه فردوسی آنها را از منابع دیگر با حفظ امانت گرفته و در دستگاه زبانی خود ریخته و بنایی نو برپا کرده است که متفاوت با آثار دیگران است، و آنچنان بر اوج ایستاده که اثرش را در جایگاه «حماسه ملی ایرانیان» نشانده است و این چیز کمی نیست؛ هرچه هست شکوه است و بزرگی و افتخار.

▫️تفاوت روایت فردوسی با دیگر راویان مانند طبری، ثعالبی و… را باید در دو چیز دانست: نخست زبان فاخر و حماسی و برخوردار از سلامت لفظی و معنوی که توانسته است به بهترین روش، تاریخ، زبان و فرهنگ یک ملت را نگه دارد.

ارزش دیگر شاهنامه آن سخنانی است که فردوسی در کنار داستان‌ها در بزنگاه‌هایی در بیت یا بیت‌هایی نگاه خود را به جهان آن داستان و جهان هستی بازگو کرده است. در این‌جاها می‌توان منظومه فکری و شخصیت فردوسی را شناخت و درباره اندیشه‌های حِکَمی او داوری کرد.

▫️گذشته از دیباچه شاهنامه که تمام سخن فردوسی است و در توحید، نبوت، مذهب، آفرینش جهان و سبب پدید آمدن کتاب و ریشه‌ها و منابع آن سخن گفته است، در هر داستان می‌توان سخن فردوسی را جداگانه شناخت.

▫️ در داستان کیومرث/ گیومرت (زندهٔ میرا) نخستین شهریار و به روایاتی نخستین پیغامبر، که در آغاز خداینامه‌ها و سیرالملوک‌ها نیز کمابیش آمده چنین می‌خوانیم:
چُنین گفت کآیینِ تخت و کلاه
گَیومرت آورد  و او بود شاه

کیومرث سی‌سال پادشاهی می‌کند. پس از آبادسازی و خدمتگاری فراوان، گرفتار جنگ با دیوان می‌شود و سیامک (دارای موی سیاه) فرزند او در جنگ با دیوان کشته می‌شود:
سیامک بیامد برهنه‌تنا
برآورده  با  پور آهرمنا
سیامک به دست خَزَروانِ دیو
تبه گشت و ماند انجمن بی‌خدیو

کیومرث پس از بازسازی سپاه و لشگر و آغاز جنگی سخت، با یاری هوشنگ دلاور (دارای هوش)، نوه خود، به نبرد دیوان می‌رود و بر آنها پیروز می‌شود. کیومرث پس از پیروزی‌اش جهان را بدرود کرد و مرده‌ریگ خود را به هوشنگ سپرد و این‌چنین دوره‌ پادشاهی سی‌ساله کیومرث به پایان می‌رسد:
چُن آمد مرآن کینه را خواستار
سرآمد گَیومرت را  روزگار

و فردوسی در اینجا در دو بیت هم پند و هم جهان‌بینی خود را می‌گوید:

جهانِ  فریبنده  و  گَردگَرد
رهِ سود بنمود و خود مایه خَورد
جهان سربه‌سر چون فَسانه‌ست و بس!
نمانَد بد و نیک بر هیچ کس!

پ.ن: روایت و بیت‌ها برگرفته از شاهنامه دوجلدی جلال خالقی مطلق است.

انتهای پیام/۱۰۱

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.