کد خبر : 47403
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ - ۹:۱۶
-

سورپرس گزارش می‌دهد؛

علل و عوامل ترس در کودکان/ هرگز ترس کودک را بی‌ارزش نشمارید

علل و عوامل ترس در کودکان/ هرگز ترس کودک را بی‌ارزش نشمارید
هرگز احساسات و ترس در کودکان را بی ارزش نشمارید و هیچگاه به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نکنید و بدانید بی توجهی به چیزهایی که او را می ترسانند کمکی به حل مشکل نمی کند.

گروه اجتماعی سورپرس _ لیلا الیاسی؛ پدیده ترس هرچند که یک غریزه ی طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هرگاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن به وجود می آید از حالت عادی خارج می شود. این ترس ها تحت عنوان ترس های مرضی شناخته می شوند که هم کودک و هم اطرافیان از آن رنج می برند. توصیه های مناسب روان شناسان و استفاده از مداخلات رفتاری در این راستا می تواند سودمند باشد.

این قبیل ترس ها در کودکان در تمام گروه های سنی به خصوص در بعضی از دوران های زندگیشان مانند تولد یک فرزند جدید در خانواده، نقل مکان از خانه ای به خانه ی دیگر، طلاق و غیره … حتی بعضی اوقات بعد از وقوع یک اتفاق تحریک کننده ترس در کودکان تقویت می شود.

یک روانشناس و مشاور خانواده در این خصوص می گوید: ترس در کودکان مثل افتادن در آب، سوختن بر اثر تماس با یک شی داغ یا فرار کردن از یک سگ بروز می کند، اما در بعضی از کودکان نسبت به کودکان دیگر بیشتر می ترسند و این بستگی به روحیات و خلق و خوی آنها دارد. دکتر محسن لواسانی معتقد است: والدینی که همیشه نگران هستند و در تشویش به سر می برند یا زود در مقابل هرچیزی عکس العمل نشان می‌دهند فرزندانشان اغلب دارای همان روحیات هستند و همیشه در ترس و واهمه قرار دارند.

چگونگی برخورد با ترس در کودکان

لواسانی می گوید: هرگز احساسات و ترس در کودکان را بی ارزش نشمارید و هیچگاه به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نکنید و بدانید بی توجهی به چیزهایی که او را می ترسانند کمکی به حل مشکل نمی کند، از او بخواهید علت ترسش را بگوید و درباره ی آن صحبت کنید از این راه در صورتی که ترس کودک ناشی ازوقوع یک اتفاق تحریک کننده باشد بسیار مفید است بیش از حد لزوم از او مواظبت نکنید و اجازه بدهید او خودش از چیزهایی که می ترسد دوری کند و کودک را هیچ وقت به انجام دادن کارهایی که از آن واهمه دارد مجبور نکنید.

همچنین بیش از حد عکس العمل نشان ندهید زیرا توجه زیاد شما باعث تقویت ترس در کودک می شود به کودک دلداری دهید تا یاد بگیرد بر ترسش مسلط بشود.  برای مثال اگر او از رفتن به یک مدرسه جدید می ترسد باید با او همدردی کنید برایش توضیح دهید.

این روانشناس عنوان می‌کند: برای برخی از والدین ترس کودک مفهومی ندارد و به آن توجهی نمی کنند اما در حقیقت کودکان از چیزهای خیالی مثل کمین کردن موجودی ناشناخته در تاریکی می ترسند اگر چه این ترس در بسیاری موارد تنها ناشی از رویا پردازی کودکان است اما حقیقتی است که وجود داشته و نباید به آن اعتنا کرد این ترس ها معمولا تا ۶ سالگی همراه کودک است، در صورتی که ۲تا۶ سالگی، مرگ عزیزان، گم شدن و هرنوع ترس و وحشت واقعی را تجربه کنند و مساِله برای او حل نشود تا پایان دوره ی نوجوانی و گاه حتی تا بزرگ سالی ترس و خاطرات تلخ مرتبط با آن را در ذهن خود دارد.

علت ترس کودکان

وی می گوید: اینکه چرا کودکان می ترسند مورد توجه بسیاری از صاحب نظران رشد کودک و روانشناسان بوده است و برخی از محققان عوامل زیستی را به عوامل زیستی را علت ترس ها عنوان کرده اند و برخی دیگر عوامل روان شناختی و خانوادگی می دانند.

همچنین در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان می دهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد،  مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان می دهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد. این روان شناس با بیان این مطلب که در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک به وجود می آورد می گوید: ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد، مثلا مادری که از عنکبوت می ترسد این ترس را به کودک منتقل می کند.

این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت می پذیرد . به طوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند. بنابراین آنچه رفتار مادر نشان می دهد برای او الگو است و کودک با مشاهده رفتارهای مختلف می آموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست.


هرگز احساسات و ترس در کودک را بی ارزش نشمارید والدینی که با وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید می کنند و یا از چیزی می ترسانند.

مثلا مادر به کودک خود می گوید اگر شلوغ کنی می روم و دیگر بر نمی گردم. یا برای ترساندن، او را به خوردن دارو یا زدن آمپول می ترسانند. فشار روانی که به این طریق به کودکان خود وارد می کنند می تواند به صورت ترس های مختلف خود را بروز دهد.

جدا شدن از والدین اولین ترس کودک

دکتر لواسانی در این خصوص می گوید: مهم ترین و اولین ترس کودک، ترس جدا شدن از والدین است که این ترس ممکن است در سنین بالا تر نیز دوباره ظهور کند که حتی بسیاری از ترس ها در بزرگ سالی ریشه در دوران کودکی و تجربیات آن دوران دارد.
ترس از تاریکی درمیان کودکان متفاوت و در حال تغییر است.

یک شب از هیولا و شب دیگر از دزد می ترسد. معمولا اطمینان دادن به کودک هرچند جزئی مانع تشدید ومزمن شدن ترس می شود اما گاهی ترس در کودک باقی می ماند.
هیچ گاه روی ترس سرپوش نگذارید!

درباره ی ترس بحث کنید هیچ گاه روی احساساتی مثل ترس سرپوش نگذارید بلکه به آن اعتراف کنید زیرا به نظر کودک واقعی می آید به او اطمینان دهید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد . اما احساسات او را به عنوان احمقانه یا بچگانه بودن مسخره نکنید.

از کودک بپرسید در تاریکی از چه چیزی می ترسد؟ در یک اتاق تاریک کنار او بنشینید و بخواهید علت ترس خود را شرح دهد. کودک را در برابر ترس مقاوم کنید. مجموعه ای از بازی ها می توانند کودک را به تاریکی عادت دهند. به برخی از این بازی ها توجه کنید در بازی خودتان نقش راهنما را بر عهده بگیرید و از کودک بخواهید شما را دنبال کند.

بهتر است با دستتان او را راهنمایی کنید. ابتدا بازی را در روشنایی انجام دهید و فقط گاهی وارد تاریکی شوید اما به تدریج مدت زمان بیشتری را در تاریکی بگذرانید. اگر کودک خواست، جای خود را با او عوض کنید. این ترس به تدریج از بین می رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس ها کنند.

توصیه ی بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را بخاطر ترسی که دارن تحقیر و سرزنش نکنیم. این روان شناس می گوید: حتی زمانی که کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان می شود اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایده ای نخواهد داشت.

مثلا زمانی خود مادر از تاریکی می ترسد هرچند کودک حمایت ها و درمان هایی را از روان شناس و مشاور خود دریافت می کند اما الگویی که در خانه از رفتار مادر می پذیرد الگویی قوی تر است که نتایج یک درمان ثمربخش را از بین می برد، بنابراین لازم است اساسی ترس کشف و مرتفع شود.

چه نوع ترس ها به توجه و درمان نیاز دارند؟

در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترس ها در سنین خاصی طبیعی تر هستند، بنابراین اگر چنین ترس هایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارد. اصولا یک ترس عادی نباید مدت زمان زیادی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده است و بالاخره از بین می رود.

 

همین طور برای تشخیص ترس های غیرعادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت. هرچند گاهی اوقات کودکان از چیزی می ترسند ولی این ترس چندان وحشت‌زا نیست و مشکل خاصی در عمل کرد روزانه ی کودک ایجاد نمی کند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست. اما زمانی که نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده می شود و رفتارهایی از خود نشان می دهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.

ترس های کودکان را ارزیابی کنید و ببینید که آیا همیشه در مورد مساله خاصی می ترسند یا در شرایط و موقعیت های متفاوت ترس به سراغشان می آید.در مورد ترس از تاریکی با بازی به بهترین نحو می توان این مشکل را بر طرف کرد.

بسیاری از کودکان از دکتر و بیمارستان و آمپول می ترسند در این مورد سعی کنید افکار اشتباه و بی اساس را برطرف کنید. در مورد  ترس ازفضا های بسته مثل تجربه تلخ گیر افتادن در آسانسور احساس خاصی را به او القا نکنید و علایم حبس مثل عرق کردن تنگ شدن نفس را که از علایم آن است را حساسیت زدایی کنید، سعی کنید در کنار او  باشید و به او اعتماد لازم را برگردانید.

راهکارها برای برطرف شدن ترس کودکان

همراه با فرزندتان در یک محل تاریک بایستید و تا عدد سه بشمارید. کم کم این زمان را طولانی تر کنید تا به ۶۰ ثانیه برسد او را از صمیم قلب تحسین کنید به تدریج صدایتان را پایین تر بیاورید. برای یک کودک بزرگتر می توانید این زمان را تا چند دقیقه نیز افزایش دهید. در تاریکی گرگم به هوابازی کنید. هرکدام به نوبت گرگ شوید و در حین بازی حسابی سروصدا کنید. اتاقی مخصوص بازی بسازید. برای نمونه روی میز پتویی بیندازید و به کودک اجازه بدهید تا به زیر آن برود و برایش در و پنجره درست کنید این مکان فضای مناسبی برای بازی کردن در تاریکی است. با او قایم باشک بازی کنید یا شی خاصی را در یک مکان تاریک مخفی کنید و از او بخواهید تا آن را پیدا کند در این صورت یک علامت مثبت به دست آورد. می توانید برای هر سه علامت مثبت هدیه ای کوچک به او بدهید.

به کودک اطمینان دهید که در تاریکی خطری او را تهدید نمی کند. شب هنگام قبل از خواب درها و پنجره ها را با همکاری کودک قفل کنید. توضیح دهید که دزد به ندرت به خانه ای که کسی در آن است وارد می شود و همینطور بگویید که اگر دزدی وارد خانه شود شما زودتر بیدار خواهید شد.

همراه کودکتان در حالی که یک چراغ قوه در درست دارید به اتاقی تاریک وارد شوید و نقش جاسوس ها را بازی کنید .به فرزندتان بیاموزید در تاریکی با خودش صحبت کند. وقتی او جمله هایی نظیر من نمی ترسم و هیچ چیز نمی تواند به من صدمه بزند را تکرار کند. می تواند خودش را شجاع بداند.

انتهای پیام/ ۱۲۳

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.