رمز دانایی و مانایی چیست؟

گروه فرهنگی سورپرس: هرساله ۲۴ تا ۳۰ آبان را به نام کتاب و هفته کتاب میشناسیم. هفته کتاب فرصت مغتنمی برای آشتی و انس و الفت بیشتر با این همراه صمیمی است. مخصوصا در این شرایطی کنونی که ویروس کرونا در جهان جولان میدهد، و به نوعی خانهنشینی را یک سنت اجباری و گریزناپذیر کرده، پناه بردن به کتاب یک امنیت است.
در واقع مطالعه و کتاب خواندن را تنها کسانی با پوست و گوشت خود احساس می کنند که تشنه آگاهی و دانستن هستند. ورق زدن صفحات کتاب دیگر امروز، جایش را می توان گفت به صفحات مجازی در موبایل ها و تبلت ها و… داده است. هرچند جایگاه چاپ و نشر کتاب به شیوه مرسوم و قدیمی منسوخ نشده، اما با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژی و فراگیریش در بین عامه مردم کمرنگتر از قبل شده است. البته برخی هم دوست دارند کتاب های مورد علاقه شان را به صورت پی دی اف و فایل های صوتی و تصویری و… استفاده کنند که در جای خود این نیز ارزشمند است.
به هرحال امسال شعار هفته کتاب «دانایی و مانایی» انتخاب شده که شعار زیبایی است که محقق کردن این شعار در عمل میتواند باعث شکوفایی و رشد و تعالی یک جامعه شود.
غرض از نوشتن این نوشتار تعریف و تمجید از کتاب نیست، چراکه همه از سحر این جادوگر بی ادعا باخبرند و سالها و قرن ها بزرگان و مولفان و فرهیختگان زبان به ستایش کتاب گشودند و در این خصوص قلمها زدند. آنچه اینجا مراد است توجه به کیفیساری و محتوای مناسب و درخور است که بتواند علاقه مندان و تشنه گان را سیراب کند.
خواندن کتاب بدون تردید فی نفسه نه تنها بد نیست حتی مفید هم هست، اما آنچه باید حائز اهمیت باشد، تهیه و تولید کتاب در همه حوزه ها با محتوای مناسب و کمک کردن به آگاهی و دانایی است که توجه به این مساله خود بسیار ارزشمند و دور اندیشی و مانایی را به دنبال دارد.
البته باید در نظر داشت تولید محتوای مناسب در تمامی زمینه ها باید باشد. از کتاب اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی تا… باید چنین باشد و در حوزه دفاع مقدس که علاقه مندان بیشمار دارد هم این موضوع باید به جد در دستور کار قرار بگیرد؛ که اگر نویسنده روایتگر است باید به درستی و با دقت و با کیفیت لازم و استانداردهای نوشتاری این مفاهیم به مخاطب و خواننده منتقل شود.
در طول سال از سوی انتشارات مختلف هزاران عناوین مختلف کتاب منتشر و یا بازنشر میشوند، اما آنچه که مانایی دارد به مراتب عدد پایینی است که شاید با انگشتان دست هم بتوان نشان داد و جا دارد برای حل این مساله چاره ای اندیشیده شود.
باید قبول کرد خیلی از کتابها به اندازه یک مقاله یا یاداشت کوتاه مطلب مفید ندارند و حتی میشود در حد یک نوشتار در رسانهها منتشر کرد و با توجه به قیمت کاغذ و هزینههای چاپ که اخیرا رشد فزونی داشته، چاپ آنها هم مقرون به صرفه نخواهد بود ضمن اینکه خروجی لازم هم به دنبال نخواهند داشت. قطعا هر کتاب باید چراغی باشد که به افزایش آگاهی و دانایی افراد کمک کند.
در جایی رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره توجه به مسئله کتاب می فرمایند: «کتاب مجموعهاى است از محصولات یک فکر، یک اندیشه، یک ذوق، یک هنر؛ مجموعهاى است از یافتههاى یک یا چند انسان. ما خیلى باید مغتنم بشمریم که از محصول فکر آحاد گوناگون بشر استفاده کنیم؛ این کارى است که کتاب به ما تقدیم میکند، هدیه میکند؛ این هدیهى کتاب به ماست؛ لذا کتاب یک پدیده و یک موجود ذىقیمت است؛ همیشه اینجور بوده است، در آینده هم همین جور خواهد بود. لذاست که به کتاب بایستى اهتمام ورزید.»
نباید فراموش کرد اگر آثاری در گذشته تا به امرور مانده، از شعر و ادبیات گرفته تا فلسفه و طب و … به خاطر محتوای مناسبشان که در آن روزگار تولید شده و همینطور هدف قرار دادن آینده بوده است چیزی که شاید بتوان گفت امروزه کمتر به آن توجه میشود. کتابهایی که چند روزه تولید می شوند، چند و نهایتا چندین روزه هم به بوته فراموشی سپرده می شوند و اثری از آنها باقی نخواهد ماند.
اصطلاح دود چراغ خوردن و شب نخوابی درگذشته و سالها کنج عزلت نشستن برای تولید یک کتاب و یا یک اثر مانا شوخی و افسانه نبوده، بلکه شعور و تعهدی بوده از انسانهای وارسته و فاضل که برای نسل های آینده و بعد از خود احترام قائل میشدند. که کار ماندگاری بجا بگذارند.
می گویند شاعری به نام «غواصی یزدی» در دوران صفویه زندگی می کرد که سعی داشت تمام آثار مکتوب و معروف منثور آن روزگار را به شعر در بیاورد و علی الظاهر هم توفیقاتی در آن روزگار داشته است. خودش مدعی بوده که روزانه ۵۰۰ بیت غزل میگفته، طوری که در ۴۰ سالگیاش می گوید: زشعرم آنچه اکنون در حساب است هزار و نهصد و پنجه کتاب است
راستی شما تا الان اسمی از این شاعری که در میانسالی دو هزار کتاب را نوشته شنیده اید؟ حال مقایسه کنیم با شعرایی مثل فردوسی، سعدی، مولانا، حضرت حافظ و … راز ماندگاری اینها چه بوده است؟ مگر نه اینکه تمام آنچه که از حافظ شیرازی به ما رسیده، کمتر از ۵۰۰ غزل است؟! کمااینکه در خصوص آثار بهجا مانده از بزرگان و دانشمندان مانای ایران و جهان هم، این موضوع صدق میکند.
شاید در عرصههای دیگر، تولید زیاد یک شاخص خوب برای پیشرفت و توسعه یک جامعه باشد. اما در حوزه فرهنگ و مخصوصا انتشار کتاب نمیتوان خودمان را با اعداد و ارقام گول بزنیم. به نوعی این مساله در حوزه فیلم و موسیقی و… هم میتواند مصداق داشته باشد. باید گفت زمانی نمودار رشد کمی دلبری می کند که نمودار کیفی هم در قله باشد.
و در پایان جا دارد کمی بیشتر در خصوص شعار زیبای دانایی و مانایی بیندیشیم. به امید روزی که شعارهای زیبا در عمل محقق شود و بیش از آنکه سخن بگوییم، گوش دهیم و کتاب و کتابهای خوب را در زندگی؛ دوستان مانای خود که دانایی میدهند قرار دهیم.
انتهای پیام/ ۲۸۰
برچسب ها :فرهنگ کتابخوانی ، کتاب ، نمایشگاه کتاب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰