کد خبر : 79483
تاریخ انتشار : شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۹
-

داستان حمله خونین به عروس جوان

داستان حمله خونین به عروس جوان
قاتل در حالي که دستبند به دست‌هايش بسته بود در جايگاه قرار گرفت و گفت: من اشتباه کردم و پشيمونم. نمي‌خواستم اون خانوم رو بکشم. 

به گزارش سورپرس؛ در داستان «عشق کور» با زندگی دختری به نام لیلا آشنا شدیم که در شرف ازدواج است. خانم های فامیل و البته صمیمی‌ترین دوستش شیدا هم به کمکش آمده اند تا یک روز مانده به مراسم عروسی ، جهیزیه عروس را در خانه بچینند. خانه غرق در شادی است که یکباره صدای زنگ در شنیده شده و لیلا به محض این‌که در را باز می‌کند مورد حمله مردی ناشناس قرار می گیرد که بدون هیچ کلامی با چاقو او را می زند . شیدا که برای نصب پرده روی نردبان  رفته با دیدن این صحنه به زمین می افتد و سرش با دیوار برخورد کرده و بیهوش می شود. او در بیمارستان بستری می شود و بعد از مدتی به هوش می آید. در حالی که حافظه اش را به طور مقطعی از دست داده ،با شنیدن خبر قتل لیلا توسط مامور پلیس ادعا می کند که او باعث مرگ بهترین دوستش شده است.
پرستار نگاهی به شیدا انداخت و از اتاق خارج شد و با همان مامور پلیس پچ‌پچی کرد و مامور جوان وارد اتاق شد و گفت: خانم پرستار گفت که حالتون بهتره. به همین دلیل سوالم رو تکرار می‌کنم. چیزی به خاطر دارید؟
شیدا همچنان صورتش را میان دستانش گرفته بود و گریه می‌کرد: همش تقصیر من بود. من لیلا رو به کشتن دادم.
مامور پلیس با تعجب پرسید: منظورتون چیه؟ مگه شما چکار کردین که خودتون رو مقصر می‌دونید؟
شیدا: اون مرد… من اون مرد و دیدم.
مامور جوان که اظهارات شیدا را روی کاغذ می‌نوشت پرسید: اون مرد کی بود؟ شما قاتلو می‌شناسین؟
شیدا: خواستگار من بود. اون روز احساس کردم یکی داره من رو تا خونه لیلا تعقیب می‌کنه اما اهمیتی ندادم.
پلیس: شما مطمئن هستید که چهره اون مرد و دیدین؟
شیدا: بله از لای در دیدمش که چطور چاقو رو…
شیدا نتوانست جمله‌اش را تمام کند و دوباره بغضش ترکید.
مامور پلیس نکاتی را روی کاغذ یادداشت کرد و از شیدا خواست اظهاراتش را امضا کند. بعد هم از اتاق خارج شد.
چند روزی از این ماجرا گذشت و حال شیدا بهتر شد. کارآگاهان توانستند با نشانی که او از خواستگارش داده بود، او را دستگیر کنند. خیلی زود دادگاه تشکیل شد. روز دادگاه قاتل در حالی که دستبند به دست‌هایش بسته بود در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اشتباه کردم و پشیمونم. نمی‌خواستم اون خانوم رو بکشم. مدتی بود که تلاش می‌کردم دوباره نظر شیدا رو جلب کنم. من عاشقش بودم اما همچنان پاسخ منفی می‌شنیدم. روز حادثه حالم خوش نبود. به منزل یکی از دوستام رفتم و برای این‌که اونو فراموش کنم با هم مواد مصرف کردیم. اعتراف می‌کنم که زیاده‌روی کردم.

انگار می‌خواستم خودکشی کنم. از اونجا که بیرون آمدم، خودم رومقابل خونه شیدا دیدم. یکباره اونو دیدم که از خونه بیرون اومد. ناخودآگاه تعقیبش کردم. وارد یک گلفروشی شد و دسته‌گلی خرید و با خوشحالی بیرون اومد. فکر کردم با یک مرد آشناشده و با هم قرار گذاشتن. اونو تعقیب کردم. انگار دیوونه شده بودم. جنون همه وجودم رو گرفته بود. باید کاری می‌کردم. او مقابل یک ساختمون که نمی‌دونستم منزل کیه توقف کرد و زنگ زد و وارد شد. دیگه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. یکباره نگاهم به مغازه ابزار فروشی و چاقوی پشت ویترینش افتاد. ناخوداگاه چاقو رو توی دستام دیدم. اول خواستم منتظر بمونم تا از ساختمون خارج بشه اما طاقت نیاوردم. پیرزنی رو دیدم که دستانش پر از پلاستیک خرید بود. کمکش کردم و خودم رو یکی از اهالی جدید ساختمون معرفی کردم.

نمی‌دوستم شیدا توی کدوم یک از واحدهای ساختمونه. از پیرزن درباره همسایه‌ها سوال کردم و او گفت که در طبقه چهارم به تازگی یک زوج به اهالی ساختمون اضافه شدن و از فردا در واحد۸ ساکن می‌شن. مطمئن بودم شیدا در شرف ازدواجه و قراره ساکن واحد۸ بشه. اطراف رو وارسی کردم و زنگ واحد۸ رو زدم. به محض اینکه در باز شد دختر جوانی رو به‌تصور شیدا مستوفی دیدم و به او حمله کردم اما تا چهره‌اش رو دیدم، فهمیدم چه اشتباهی کردم. شیدا رو بالای نردبون دیدم. به هم خیره شدیم و از اونجا فرار کردم. می‌خواستم خودم رو هم بکشم اما نتونستم. جراتش رو نداشتم. حالا هم پشیمونم. نمی‌خواستم آن دختر جوان رو بکشم. از خانواده اون دختر هم طلب ‌بخشش دارم.

متهم با گفتن این جملات با دست‌های بسته اشک‌هایش را پاک کرد و در جای خود نشست. یک هفته بعد در زندان حکم قصاص به دستش رسید و فهمید به پایان خط زندگی رسیده است. چند ماه قبل هم سحرگاه یک روز سرد زمستانی در زندان پای چوبه‌دار رفت و حکم مرگش اجرا شد.

 

منبع: جام جم

انتهای پیام/۱۲۳

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.