کد خبر : 86518
تاریخ انتشار : سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۲
-

خانه و مدرسه دو عامل تامین بهداشت بهداشت روانی دانش آموزان

خانه و مدرسه دو عامل تامین بهداشت بهداشت روانی دانش آموزان
محیط خانوادگی مناسب و سالم یکی از عوامل ایجادکننده شخصیت مطلوب و متعادل است.
گروه کودک و نوجوان سورپرس: با آگاهی و شناخت بهداشت روانی می‌توان مشکلات روحی دانش‌آموزان را شناخت و با حل آن هم مشکلات آموزش را ساده‌تر کرد و هم دانش‌آموزان را به زندگی بهتر و مفیدتر گرایش داد. اگر والدین و معلمان از بهداشت روانی آگاهی داشته باشند می‌توانند با ایجاد و افزایش نیروی کار، قدرت یادگیری و تفکر و سازگاری در دانش‌آموز به او کمک کنند تا به رشد و تکامل شخصیت خود بپردازد و از کجرویها ایمن شود. متاسفانه به علت ناآگاهی، به بهداشت روانی توجه زیادی نشده است و توصیه‌هایی که به سلامت روح و روان می‌شود به خوبی قابل درک نیست. حقیقت این است که بیشتر جوانان در ضمیر خود به دانش و تجربه بزرگان ایمان دارند و مایلند مشکلات خود را با کمک پدر و مادر و معلم خود حل کنند. با شناخت و برخورد صحیح و آموزش مناسب می‌توان به این خواسته درونی جوانان جامه عمل پوشانید و به جای انتقاد و سرزنش و تمسخر، آنان کمک کرد تا شخصیت سالمی به دست آورند.بنظر می رسد تعریف بیماری روانی ساده تر از سلامت یا بهداشت روانی است . چرا که بهداشت روانی چیزی فراتر از فقدان بیماری است همه ما در اطراف خود انسان هایی را می شناسیم که از بیماری روانی خاصی در رنج نیستند ولی در عین حال از سلامت روانی نیز بهره مند نمی باشند.

روانشناسان می ‌گویند؛ شادابی، نشاط، لذت بردن از زندگی و هدفمندی مستلزم داشتن شخصیت سالم است.

محققان دانشکده پزشکی «جان هایکینز» در آمریکا در این باره خاطر نشان می‌ کنند که از طریق آشنایی با معیارهای سلامت روان و تطابق آن با ویژگی‌ های شخصی، تعامل با دیگران و محیط اطراف می ‌توانیم تا حدودی عوامل آسیب ‌زا به شخصیت سالم را شناسایی کرده و با اصلاح آن ها برای بهره‌ مندی از یک شخصیت سالم تلاش کنیم.

 اکنون به این سوال پاسخ خواهیم گفت که بهداشت روانی چیست؟

“بهداشت روانی ” به مفهوم عام خود یعنی سلامت فکر و تعادل روانی و دارا بودن خصوصیات مثبت روانی و راه‌های دست یابی به سلامت فکر و روح که تکامل فردی و اجتماعی انسان‌ها با پرداختن به آن روشن می‌شود.

سازمان جهانی بهداشت می گوید بهداشت روانی عبارتست از “توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمی” . این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شود.

هدف اساسی بهداشت روانی پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی است و به سخن دیگر سیستم بهداست روانی درصدد سلامت جامعه  می‌باشد، سلامت روانی رابطه بسیار نزدیکی با سازگاری دارد و اساساً هر جا که بتوان از سازگاری مطلوب و آرمانی سخن گفت، باید سراغ سلامت روان را هم گرفت.

**ملاک‏هاى سلامت روان از زوایای دیگر

اندیشمندان از زوایاى گوناگونی بر ویژگی هایى که به دست ‏یابى و حفظ سلامت روان می انجامند تاکید کرده اند.

«سالیوان» بر این باور است که در سلامت روان، ارزش عمده بر کنش اجتماعى مؤثر قرار دارد. روان ‏تحلیل ‏گران سنتى بر آگاهى از انگیزه‏هاى ناهشیار و در پى آن، خود مهارگرى، که بر آگاهى مبتنى است، تاکید مى‏کنند.

فروم ارتباطهاى فرد با محیط اجتماعى، انسانى ‏نگرى، آزادى و فرد گرایى را مورد تاکید قرار مى‏دهد و «پرلز» نیز پذیرش مسؤولیت ‏براى هدایت زندگى خود را مهم ‏ترین ویژگى براى دست ‏یابى به سلامت روان ذکر مى‏کند.

«ونتیز» هم سلامت روان را وابسته به هفت ملاک میداند که عبارتند از:

۱- رفتار اجتماعى مناسب۲- رهایى از نگرانى و گناه ۳-  فقدان بیمارى روانى ۴- کفایت فردى و خود مهارگرى ۵- خویشتن ‏پذیرى و خود شکوفای ۶- سازماندهى شخصیت و۷-  گشاده ‏نگرى و انعطاف‏ پذیرى.

**اصول بهداشت روانی کدام است؟

اکنون به این سوال پاسخ خواهیم گفت که اصول بهداشت روانی دارای چه مولفه ها ومشخصه هایی است ؟

اصول بهداشت روانی یعنی احترام به شخصیت خود و دیگران،  شناختن محدودیت‌ها در خود و دیگران، اعتقاد به اینکه هر رفتاری معلول علتی است و رفتار تابع تمامیت وجودی هر فرد است ، انسان تحت تاثیر و توجه محیط است و توجه به احتیاجات و نیازها که خود عامل محرک برای رفتارهای خاصی هستند.

**خانه ومدرسه وبهداشت روانی دانش آموزان

خانواده عامل مهمی درتامین بهداشت روانی دانش آموزان است چراکه محیط خانوادگی مناسب و سالم یکی از عوامل ایجادکننده شخصیت مطلوب و متعادل است.

والدین باید کودک دانش آموز خود را دوست داشته باشند و به او احترام بگذارند. احساس احترام و مورد قبول واقع شدن کودک از سوی والدین در تشدید حسن اعتماد به نفس کودک بسیار موثر است.

اگر بیش از یک دانش آموزدر خانواده وجود دارد، اولیا به هیچ وجه نباید میان آنان تبعیض قائل شده و آنها را با هم مقایسه کنند بلکه لازم است هر کدام از فرزندان را برای استعدادها و خصوصیاتی که دارند مورد احترام و تشویق قرار دهند.

خانه باید مکان امنی برای فرزندان باشد تا فرزند در آن احساس امنیت کرده و بتواندبه آسانی علایق، استعداد و عواطف خود را بدون واهمه و ترس ابرازکرده واز افراد دیگر خانواده در حل مشکلات خود کمک بگیرد.

در خانواده‌ای که صمیمت و محبت وجود دارد فرزند قادرخواهدبودتا تغییرات مطلوب را در شخصیت خود ایجاد کند. چراکه در جریان رشد می‌آموزد که والدین از اوچه انتظاراتی دارند که اگر نتواند به آنها دست یابد، آزرده ‌شده و چه بسا تعادل روانی او به هم می‌خورد.

اگر انتظار والدین از فرزندان خود در حد پایین باشد، این انتظار مشکلاتی در رفتار کودک ایجاد می‌کند و حرکات او را به سمت پایین سوق می‌دهدو اگر انتظار خارج از حد توان او باشد و او نتواند به آنها دست یابد، در این صورت عزت نفس و اعتماد به نفس فرزندتنزل یافته و کاهش خواهدیافت.

برخورد با فرزندان در خانواده‌های گوناگون، متفاوت است. برخی از والدین خرده ‌گیر، سرزنش‌گر و سلطه‌جو هستند و اعتنایی به نیازها و خواسته‌های فرزندان خود ندارند. گروهی دیگر به عکس همواره بر طبق خواسته‌های کودکان خود عمل می‌کنند که روش هر دو خانواده نادرست است. والدین نباید انتظار داشته باشند که باوجود رفتار نادرست خود، فرزندان آنان رفتار مطلوبی بروز دهند.آنچه مورد توجه و قبول کودک است صراحت، صداقت، کنترل معتدل و قاطعیت والدین است. والدین بی‌ثبات و بی‌تفاوت و غیرمسوول بیش از هر کس دیگری بهداشت روانی کودک خود را به خطر می‌اندازند و الگوی رفتاری مناسبی برای کودک خود نیستند.

مدرسه نیز نقش مهمی درتامین بهداشت روانی دانش آموزان درکنارخانه وخانواده خواهد داشت. مسوولین آموزشی باید توجه داشته باشندکه در نظر گرفتن مدرسه تنها به عنوان یک محیط آموزشی با مجموعه ای از قوانین خشک انضباطی و تربیتی نمی تواند در برانگیختن انگیزه کودکان به سوی علم و دانش موثر واقع شود.

دکتربهروزمیلانی فر در کتاب خود «بهداشت روانی» می نویسد: کار اصلی مدرسه انسان سازی در دو بعد اصلی مدرسه و روح یا روان معنی دارد. حفظ سلامت روانی یا بهداشت روانی دانش آموزان کار اساسی مدرسه است. مدرسه جای انسان سازی و سالم سازی انسانهاست. هر جامعه ای از مدارس خود انتظار دارد که افراد با شخصیت، متعادل، سازگاری، با عاطفه، اجتماعی، با اعتماد به نفس، مسئولیت پذیر، منطقی و عادل بار آورد.

همه اینها منوط به وجود روابط ، شرایط و محیط سازمان یافته و مناسب از طریق اعمال مدیریت و رهبری درست در سازمان مدرسه می باشد. مدرسه باید بتواند انسانهای سالمی تربیت کند که به قول کینز برگ دانش آموزان و فارغ التحصیلان به عنوان اعضای جامعه بتواند بر خود و محیط خود با مهارت تسلط داشته باشد و سه فضای اساسی زندگی یعنی عشق، کار و تفریح را به درستی و به طور منطقی هدایت کنند.

مدارس همان گونه که در پرورش و شکوفایی استعداد دانش آموزان مهم ترین نقش را ایفا می کنند، در برقراری آرامش روانی، نشاط، سلامت روح و جسم آنان یا برعکس، افسردگی و گوشه گیری آنها نیز دخیل اند. معلمان باید مانند والدین کودک یا حتی مهربان تر از آنان باشند.

دکترحمزه گنجی نیز معتقد است: کودکان از شش سالگی به مدرسه میروند و وقتی از آنجا بیرون می آیند بزرگسال شده اند. در این مدت طولانی آنها با انواع مختلف تجربه ها آشنا می شوند: برخورد با بزرگتر ها ، بازی با بچه های دیگر، کارگروهی، شکست، موفقیت، درگیری با همکلاسیها ،معلمان،… بنابر این، انتظار این است که مدرسه، بر بهداشت و سلامت روانی دانش آموزان اثر بسیار عمیق داشته باشد.

*چند نکته اساسی:

**توصیه هایی در ارتقا ءبهداشت روانی دانش آموزان:

• آگاه سازی مسوولین مدرسه در اتخاذ شیوه های ارتباطی و تربیتی مناسب

• رفع عوامل تخریب کننده بهداشت روانی معلمین

• ارتباط مستمر با خانواده دانش آموزان

• به روز رسانی اطلاعات و آگاهیهای مشاوران، مربیان بهداشت و مراقبین سلامت و ارتقای توانمندیها و مهارتهای آنها

• بهبود شرایط فیزیکی محیط های آموزشی

• برگزاری جلسات آگاه سازی برای دانش آموزان در جهت آموزش مهارتهای زندگی، کنترل استرس و تامین بهداشت روانی از توصیه هایی است که درارتقاء بهداشت روانی این گروه ها موثر است.

* دکتر رویا درویش پیشه – مشاور خانواده

 

انتهای پیام/۱۰۱

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.