در عملیاتی کردن و تصمیم گیری برای سلامت روان مردم دچار مشکل هستیم

رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران با انتقاد از کمبود توجه به مسائل روان شناختی جامعه در شرایط کنونی افزود: متاسفانه هشدارها و مباحث روان شناختی هنوز برای بخش عمده ای از مردم و بخش های مدیریتی به عنوان یک حرف فاقد برنامه عملیاتی تلقی می شود. اکنون انجمن های تخصصی به عنوان متخصصان سلامت روان در این مورد بارها نشست های تخصصی برگزار کرده و ابراز نگرانی کرده اند، آن ها سعی کرده اند به زعم خود کارگاه ها و خدمات روانشناختی را توسعه دهند و برقرار نگه دارند، با این حال در جایی که باید توسط مسولان و جامعه برنامه ها عملی شود و در مورد آن ها تصمیم گیری شود، دچار مشکل هستیم.

مشکلات روان شناختی مردم، موضوعی خیالی نیست

فخاری در مورد نگرانی از یافته‌های طرح‌هایی مانند آرزوهای شهروندان که با انتقاداتی هم مواجه شد، ابراز داشت: متاسفانه اکنون با نوعی بی انگیزگی و سردرگمی حتی در بیان و فکر کردن به آرزوهای مردم روبرو هستیم و این علامت خوبی نیست. این شرایط نشان دهنده بی انگیزگی، درماندگی، خستگی و وضعیت پرخطر است و همگی باید در مقابل این وضعیت آگاهی و سنجش، و برنامه های جدی و عملی داشته باشیم.

وی با انتقاد از کسانی که این گونه نگرانی‌ها را مورد تمسخر قرار دادند، ادامه داد: متاسفانه عده ای نگرانی درمورد بی انگیزگی و بی‌آرزویی و درماندگی مردم را به سخره گرفتند، با این حال به عنوان متخصص این حوزه باید بگوییم که توجه به چنین وضعیتی لازم بود. بهرحال طرح ها نباید فقط در حد نگرانی باشند و اقدام عملی صورت نگیرد. برنامه عملیاتی که در حوزه سلامت روان شهروندان باید وجود داشته باشد، صرفاً مربوط به مداخلات روان درمانی و روان پزشکی نیست، باید شرایط زندگی مردم باثبات، امیدبخش و قابل پیش‌بینی نسبی باشد. همچنین مسائل و مشکلات و فشار روانی مردم نیز یک وضعیت خیالی و توهمی نیست.

درماندگی روانی وضعیتی شناختی است

الهام فخاری در خصوص تاثیرات روانی مشکلات مختلف بر سلامت روان مردم تاکید کرد: مردم فشارهای واقعی متحمل می شوند و راه چاره این مسئله آن است که وضعیت مردم از نظر اجتماعی، اقتصادی و آینده ای که برای خود و خانواده خود متصور می شوند پایدار شود؛ هنگامی که مردم با ناپایداری و بی ثباتی و روند نزولی در این زمینه ها روبرو باشند، در برنامه ریزی های زندگی خود دچار مشکل می شوند. علاوه بر این ها مسائلی مثل فساد سیستم های اداری نیز اعتماد مردم را مخدوش می کند و در نتیجه روابط مردم با یکدیگر گسسته می شود، همچنین افزایش پی در پی قیمت ها، فشارهای مالیاتی و اقتصادی و امثالهم نیز افراد را با بن بستی ذهنی روبرو می کند، حال آن که چیزی بدتر از درماندگی نیست. باید توجه داشت که درماندگی بیش از آنکه یک وضعیت بیرونی باشد، وضعیتی شناختی است و افراد ممکن است در نتیجه گیری ها و برداشت های خود به نتایجی برسند و خشم و خشونت خود را نسبت به وضعیتی که با آن مواجه می شوند به خود یا نزدیکان خود و آن چیزی که در خشونت های خانگی شاهد هستیم بروز دهند.

یکسری آسیب های اجتماعی باید به مثابه یک بحران همه جانبه تلقی شود

عضو شورای اسلامی استان تهران گفت: وضعیت مربوط به خودکشی و آسیب های این چنینی را باید به مثابه یک بحران همه جانبه تلقی کرد. اکنون هرکجا که ستاد بحران و پیشگیری از بحران وجود دارد، حتماً باید عضوی به عنوان متخصص سلامت روان در آن حضور داشته باشد، راهکارهایی برای ساده سازی امور، کاهش تنش های روانی، فراغت های ساده و کوچک، همیاری هایی که می تواند بار را از شانه افراد کم کند و فشار را از روی دوش افراد کم کند.

فخاری در پایان تاکید کرد: به نظر می رسد بحران و شرایط فعلی بیش از همه به ما درس می دهد که سلامت روان یک موضوع فانتزی، تجملی، یا یک ویژگی خاص و با شرایط روانی ویژه نیست. توجه به سلامت روان بخش مهمی از زندگی همه ماست و در زندگی روزمره باید به آن توجه کنیم، به گونه ای که اگر زمانی دچار تنش و فشار روانی شدیم، بتوانیم بهم ریختگی هایمان را برطرف کنیم. ضمناً توجه به وضعیت روان شناختی یکدیگر را نیز باید جدی تر بگیریم تا در شرایط کنونی بتوانیم از وقوع آسیب های این چنینی جلوگیری کنیم. همه ما باید مهارت‌های پیشگیری از اختلالات، همیاری روانی و مقابله با بحران را بیاموزیم و به کار بگیریم. نکته آخر این که در کلانشهرها امروزه بسیاری از شهروندان پایگاه های عاطفی و اجتماعی و اقتصادی خویشاوندی های گسترده گذشتگان را ندارند و این تغییر در جامعه ایرانی تعیین کننده است و باید مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان کلان کشور قرار گیرد.

انتهای پیام/۱۰۱