رزق و رونق هنوز از خواب کرونایی بیدار نشده و این ویروس همچنان بر خیابانها سایه انداخته اما بعضی ها به اجبار خانههای امن خود را ترک میکنند، در آن حوالی مادری را با دختربچه اش که چهرهای کبود دارد، می بینم، در میان زباله های سفید و سیاه کنار خیابان سعی داشتند ظروف پلاستیکی را جدا و پس مانده های غذاهایی را جمع کنند که بتوانند شکمشان را سیر کنند.
پدرم گفت دخترم ببین این خانم با بچه اش در این موقعیت کرونا دارند آشغال جمع می کنند تا شکم خودشان را سیر کنند، خدا بهشان رحم کند. به پدرم گفتم یک لحظه نگهدار تا با آنها صحبت کنم و بپرسم چرا این وقت شب اینجا آمده اند و در حال جمع آوری زباله هستند؟ پدرم متوقف شد. رفتم پیش آن زن، پرسیدم اسمت چیست؟ خودش را معصومه معرفی کرد، از دخترش که فاطمه بود، با آن چهره مظلومش که داشت یک به یک ظروف پلاستیکی را جدا می کرد پرسیدم می دانی بیماری کرونا آمده، پس چرا دستکش و ماسک نزدی، ممکن است مریض شوی؟ گفت «مامانم گفته خیلی مواظب باشم، مواظبم، چند روز پیش هم که در خیابان بودم، چند نفر آمدند سراغم، یک خانم مهربان و چند آقا، یک چیزهایی در مورد کرونا گفتند و چند تا ماسک و دستکش دادند و رفتند.»
پرسیدم خب اگر ماسک و دستکش داری پس چرا استفاده نمی کنی؟ چند ساله هستی؟ فقط پاسخ داد «۹ سالمه» جواب سوالم را نداد و باز تا نیمه سرش را در میان زباله ها فرو کرد و مشغول زیر و رو کردن دستمالها، ماسکها و دستکشهای آلوده شد تا شاید بتواند ظرفهای پلاستیکی را شکار کند.
رو به فاطمه گفتم چند تا خواهر و برادر هستید؟ گفت «من با مادر و یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودم زندگی می کنم». پس پدرت کجاست؟ گفت «پدرم معتاد و کارتنخواب بوده و الان یک سالیست که از او بیخبر هستیم اما مامان میگوید بابا مرده است، برای همیشه خیال کنید مرده چون نیست، آدمی هم که نیست با مرده هیچ فرقی ندارد، اینها حرف های مامانم است اما من دلم برای بابا تنگ شده…»
یک ساعتی را کنارشان ماندیم. از فاطمه پرسیدم فقط شب ها به کمک مادرت می آیی و زباله جمع می کنی یا نه کار دیگه ای هم انجام می دهی؟ پاسخ داد «نه، روزها در خیابان آدامس و جوراب می فروشم، با کمک مادرم نانآور خانه ام.»
از کرونا بیشتر از گرسنگی نمی ترسیم!
پرسیدم سواد داری؟ به مدرسه می روی؟ گفت «سواد خواندن و نوشتن دارم و میدانم که ویروس کرونا خطرناک است و شهر در اوایلی که کرونا آمده بود، قرنطینه شد. قبل از کرونا ما اصلاً زباله گردی نمی کردیم، همین پارسال توی اسفند بعد از کرونا قبل از اینکه بیایم زبالهگردی کنم، دستمان خیلی خالی بود، یک روز هیچی در خانه نبود بخوریم، یعنی از شب قبل شام نخوردیم، فردایش هم صبحانه و ناهار نخوردیم. شب که شد ضعف کردیم. مامان به من و خواهرم و داداشم گفت اگر میخواهید ضعف نکنید تا میتوانید آب بخورید، خواهر پنج ساله ام آنقدر شکم خالی آب خورد که روده اش پاره شد و دلش درد گرفت. ما از کرونا بیشتر از گرسنگی نمیترسیم!»
به گفته این دختر ۹ ساله این روزهای تعطیلی مدارس بستری فراهم کرد که برای کار و فعالیت در این روزهای کرونایی بیشتر به خیابانها برود و کار کند، فاطمه تعطیلی مدارس بهعلت شیوع ویروس خطرناک کرونا را مشابه تعطیلی تابستان می دانست و معتقد بود در این روزهای کرونایی باید کمک خرج خانه باشد.
مادر فاطمه زیاد حرف نمی زد، فقط مشغول جمع کردن ظرف های پلاستیکی بود اما هر دوی آنها امیدوار هستند اوضاع مانند قبل شود، هر چند قبل از این هم زندگی برایشان دشوار بود اما به گفته خودشان این روزها اگر زبالهگردی نکنند و روزها هم فاطمه آدامس و جوراب نفروشد، خود و خانوادهشان از گرسنگی میمیرند.
کودکان کار و خیابانی نیازمند توجه و حمایت بیشتر
یک پژوهشگر اجتماعی در این باره گفت: در این روزها که متأسفانه کرونا بر زندگی و روابط مردم سایه انداخته و نگرانی هایی را در سطح جهانی و ملی برای خانواده ها ایجاد کرده، کودکان کار و خیابانی بیشتر در معرض مخاطرات و پیامدهای نامطلوب آن از نظر اقتصادی، بهداشتی و سلامتی بوده بنابراین نیازمند حمایت و توجه جدی از جنبه های مختلف هستند.
مهرداد هوشمند اظهار کرد: مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از شیوع ویروس بر اقتصاد و وضعیت نامطلوب اقتصادی و درآمدی خانواده ها موجب شده که کار کردن کودکان در محیط های بیرون و خیابان افزایش پیدا کند که این امر احتمال شیوع و انتقال این بیماری را بین این قشر آسیب پذیر به علت عدم دسترسی آنها به استفاده از وسایل بهداشتی و مواد ضدعفونی کننده و ماسک تشدید می کند که این امر تهدیدی برای سلامت آنها و جامعه است.
وی افزود: پدیده کودکان کار یک مسئله اجتماعی و تاریخی است و ماهیت پیچیده ای دارد و عوامل گوناگونی در افزایش آن دخالت دارد و پدیده ای چند عاملی است و متغیرهای مختلفی در ایجاد آن تأثیرگذار هستند که باید از زوایای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد که ضرورت دارد همه سازمان ها و نهادهای مسئول با اتخاذ رویکرد مشارکتی به مقابله با زمینه ها و عوارض و پیامدهای نامطلوب این پدیده بپردازند و در جهت کاهش و تعدیل آن گام بردارند.
هوشمند در ادامه گفت: واقعیت این است که بستر کار و فعالیت این کودکان آسیب پذیر، بیرون از خانه و محیط اجتماعی نامناسب است و باعث می شود که آنها در طول روز با افراد و گروه های مختلفی در ارتباط باشند و به علت عدم استفاده و دستیابی آنها به وسایل بهداشتی و مواد ضدعفونی کننده و جدی نگرفتن این بیماری از سوی آنها و خانواده هایشان و فقر اقتصادی، قربانیان این ویروس خطرناک در این روزهای تلخ باشند.
این مدرس دانشگاه افزود: اوضاع نامناسب اقتصادی و تنگناهای معیشتی ناشی از شرایط بد کرونایی باعث شده تا کودکان کار و خیابانی بیشتر وارد چرخه کار شوند و با افراد مختلف در خیابان ها در ارتباط باشند و با تجربه های مختلفی در دوران کودکی مواجه شوند، تجربیاتی که با زندگی بسیاری از کودکان متفاوت است.
وی ادامه داد: در واقع این کودکان به جای آن که کودکی کنند، بیشتر در معرض فقر، تبعیض و بی عدالتی و ناهنجاری های اجتماعی هستند و مجبورند بخشی از هزینه های زندگی خود و خانواده را در خیابان ها و سطل های زباله و آدامس فروشی و … پیدا کنند چراکه بخشی از مشکلات زندگی بر دوش آنهاست، آنها نان آوران خانواده هستند بنابراین میزان آسیب پذیری آنها از جهات مختلف بیشتر است.
هوشمند مطرح کرد: با توجه به اینکه کودکان کار و خیابانی حتی در شرایط عادی هم از وضعیت بهداشتی مطلوبی در محیط زندگی و کار خود برخوردار نیستند و در این اوضاع خطرزای کرونایی به علت عدم رعایت مسائل بهداشتی، بیشتر در معرض این مخاطرات هستند، باید سازوکارهای اجرایی و حمایت های واقعی از این کودکان و خانواده هایشان در اولویت سازمان ها و دستگاه های مرتبط قرار گیرد و نگاهی جامع و تخصصی به محیط زندگی و خانوادگی ها آنها داشته باشند و مسائل و مشکلات آنها را بررسی کنند به طوریکه تجربه بسیاری از کشورها نشانگر آن است که هماهنگی و همسویی و هم افزایشی این سازمان ها نقش مؤثری در حل مشکلات و بهبود زندگی آنها خواهد داشت.
بنا براین گزارش موج تازه کودکان کار به سمت زباله گردی رفته اند و این اتفاقات و تحولات نگران کنندهای است. با شیوع کروناویروس و خاموشی چراغ کسب و کارها برخی خانوادههای تهیدست، کودکان خود را برای نانآوری روانه خیابانها کردند. این گزارش که در مواجهه و گفتوگو با یک مادر و دختر بود، نمونه کوچکی از کل جامعه کودکان کار بود چراکه این نمونه کوچک میگوید در جریان کرونا به زباله گردی، تکدیگری، گلفروشی و جوراب فروشی، آدامس فروشی و … روی آوردهاند.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/ ۱۰۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰